اثرات يونفرها در تغذيه گاوهاي شي

گاو شيري،گاو گوشتي،گاوميش،گوسفند،اسب،شتر،بز،حيوانات خانگي

مدیر انجمن: mellifera

نمایه کاربر
mellifera
مدیر سایت زنبورعسل ایران
مدیر سایت زنبورعسل ایران
پست: 4166
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۰۰ ق.ظ
محل اقامت: آذربایجان شرقی-مرند
تشکر کرده: 4565 دفعه
تشکر شده: 2800 دفعه
تماس:

اثرات يونفرها در تغذيه گاوهاي شي

پست توسط mellifera »

اثرات يونفرها در تغذيه گاوهاي شيري
در سال هاي اخير، در چندين کشور مختلف، از يونفرها در تغذيه گاوهاي شيري جهت افزايش عملکرد توليد شير و افزايش توان ايمني بدن استفاده مي شود، ولي همچنان در کشور ايالات متحده، استفاده از يونفرها ممنوع مي باشد. يونفرها علاوه بر اثرات روي توليد شير، و پاسخ ايمني بدن روي ترکيبات شير، عملکرد توليد شير، و وضعيت سلامتي دام و توان توليد مثلي آنها نيز موثر است. در شکمبه يونفرها با تاثير روي باکتريها شکمبه اي ( به خصوص باکتريهاي گرم مثبت) شرايط تخمير شکمبه اي را تغيير داده، و با افزايش انرژي و توليد نيتروزن در شکمبه، شرايط بهتري را براي دام ها فراهم مي نمايند. يونفرها همچنين باعث، کاهش غذاي مصرفي در دام ها مي شوند. که مي توان با افزايش تعداد دفعات خوراک دهي اقدام به جبران آن نمود. با استفاده از يونفرها در تغذيه گاوهاي شيري، نسبت پروپيونات به عنوان پيش ساز گلوکز بالا رفته که با عث تعديل بالانس منفي انرژي در گاوهاي تازه زا مي شود. در نتيجه بالانس منفي انرژي در گاوهاي تازه زا، توليد شير و توان ايمني بدن، و عملکرد دام بهتر خواهد شد و در عوض آن بروز بيماريهاي متابوليکي نيز کاهش مي يابد.
..
يوينفرها ابتدا جهت درمان بيماري کوکسيديوز در طيور مورد استفاده قرار گرفت (Richardson et.al, 1976) در اواسط 1970 از يونفرها جهت تغذيه نشخوارکنندگان، استفاده مي شد که باعث بهبود رشد، عملکرد دام، و سلامتي آن مي شد. (Russell and strobel 1989) انواعي از يونفرها که امروز در تغذيه گاوهاي شيري مورد استفاده قرار مي گيرد عبارتند از موننسين (monensin)، لاسالوسيد (lasalocid)، تتروزين (tetronasin)، سالينومايسين ليزوسلين (lysocellin)، ناراسين (narasin)، نيگرسين (nigricin)،(salinomycin)، ليدلومايسين (laidlomysin) و والينومايسين (valinomycin) مي باشد.
در اواخر 1970 و اوايل 1980 در چندين کشور از يونفرها در تغذيه گاوهاي شيري جهت افزايش توليد شير و توان ايمني بدن استفاده کردند، اين کشورها شامل استراليا، آرژانتين، نيوزلند، و افريقاي جنوبي بود. با تحقيقات بيشتر در اين زمينه، در کانادا از کپسولهاي کروي موننسين (CRC) جهت جلوگيري از کتوز باليني در گاوهاي شيري استفاده شد(duffield and bagg 2000). همجنين اطلاعات جمع آوري شده، در اين زمينه نشان مي دهد که در گوشت و شير حيوانات تيمار شده با موننسين جهت مصرف انساني قابليت بهتري دارند. همچنين در تحقيق ديگري مشخص شد که ميزان استفاده از موننسين در تغذيه گاوهاي شيري در محدوده 278 تا 1125 ميلي گرم در روز براي هر گاو مي باشد، و تا اين محدوده موننسين در شير اين دام ها ابقا نمي شود.
..
انواع يونفرها و نحوه اثر آنها:
يونفرها (IOP) ترکيباتي ليپوليک (Lipophilic) هستند که براي بسياري از باکتريها، پروتوزوا، قارچها و موجودات آلي سمي و کشنده مي باشند (Russel and strobel 1989) سميت اين ترکيبات به خاطر نفوذ اين ترکيبات به غشا سلولي و تغييرات بار يوني در داخل آنها مي باشد. يونفرها با اتصال به بارهاي مثبت و حمل آنها ( سديم، پتاسيم، منيزيوم و کلسيم) به داخل غشا سلولي نفوذ کرده و با تغييرات بار يوني داخل سلولها باعث مرگ آنها مي شود. اين ترکيبات به عنوان افزودني (addative) به غذاي دام ها افزوده مي شوند. بعضي از يونفرها مانند نيگرسين، و موننسين به عنوان antiport هستند ( يعني به محض ورود يونهاي تک ظرفيتي به درون سلولها آن را با H درون سلول مبادله مي کنند) در حالي که ديگر يونفرها مانند والينومايسين، به صورت uniporte مي باشند، يعني کاتيونها را به داخل سلول برده، بدون اينکه با يون هيدروژن مبادله کنند، به علاوه يونفرهايي که به اين گروه تعلق دارند، به کاتيونهاي خاصي اتصال پيدا مي کنند به عنوان مثال موننسين به يون سديم اتصال مي يابد و مي تواند با يون پتاسيم نيز باند شود، و به طور کلي با کاتيون هاي تک ظرفيتي مانند سديم و پتاسيم باند مي شود و برعکس تترونازين (tetronasin) تمايل به اتصال به کاتيون هاي دو ظرفيتي مانند کلسيم و منيزيوم دارد، يونفرها با تغيير بار يوني و به هم زدن سيستم و فعاليت پمپ سديم- پتاسيم و پمپ هيدروژن باعث تغيير بار يوني سلولها مي شود. و باعث ماندگاري بيشتر کاتيون ها در سلول و افزايش PH آنها مي شود. حساسيت انواع باکتريها به يونفرها متفاوت مي باشد، باکتريهاي گرم منفي داراي ترکيبات پيچيده اي در ساختار خود بوده که مانع از نفوذ يونفرها به داخل آنها مي شود، در عوض باکتريهاي گرم مثبت حساسيت بيشتري به يونفرها داشته و به سرعت از بين مي روند.
..
تاثير يونفرها روي متابوليت هاي توليدي در شکمبه:
باکتريهاي شکمبه در يک محيط بي هوازي قرار دارند، و با تخمير کربوهيدرات ها و پروتيين هاي غذايي انرژي و مواد مغذي مورد نياز خود را جهت رشد و نگهداري به دست مي آورند. بعضي از محصولات حاصل از تخمير شکمبه اي شامل اسيدهاي چرب فرار (VFA) و پروتيين هاي ميکروبي به عنوان اصلي ترين ماده مغذي دام محسوب مي شوند در مقابل ديگر محصولات تخميري شکمبه اي مانند گرما، متان، و آمونياک مي توانند به مقدار کمتري انرژي در اختيار دام قرار دهند، و بيشتر به شکل غير قابل استفاده به محيط وارد مي شوند. باکتريهاي گرم مثبت موجود در شکمبه، محصولاتي همچون استات، بوتيرات، فومارات، لاکتات، و هيدروژن و آمونياک توليد مي کنند. بيشتر اين محصولات به صورت، جفت و همراه با توليد متان در شکمبه توليد مي شوند. در طرف ديگر باکتريهاي گرم منفي موجود در شکمبه با استفاده از تخمير شکمبه اي اقدام به توليد پروپيونات و سوکسينات مي کنند، زماني که به هر دليلي اين گروه، از باکتريها در شکمبه غالب شوند، متان کمتري توليد مي شوند، به علت کاهش ميزان فومارات و هيدروژن در شکمبه مي باشد. بنابراين مهمترين مزيت استفاده از يونفرها در شکمبه، بالا بردن نسبت پروپيونات به استات در شکمبه مي باشد، که در نتيجه آن توليد متان در شکمبه کاهش مي يابد.
..
باکتريهاي توليد کننده اسيد لاکتيک (megasphaera elsdnii and selenomonas ruminanti) نسبت به يونفرها حساس بوده، و توليد اسيد لاکتيک کاهش مي يابد و از طرف ديگر با فعال نمودن مسير آکريليک (acrylate pathway) توليد پروپيونات را از لاکتات افزايش مي دهد. وجود اسيد لاکتيک بالا در شکمبه احتمال بروز اسيدوز را افزايش مي دهد و باعث کاهش شديد pH شکمبه مي شود. بنابراين مي توان با استفاده از يونفرها، تا حدودي خطر ابتلا به اين بيماري متابوليکي را در دام ها کاهش داد. هر چند که ثابت شده که زماني که pH شکمبه زير عدد را6 باشد. يونفرها اثري روي بهبود pH شکمبه و رساندن آن به حد متعادل 6.12 – 6.2 ندارند. مزيت ديگر استفاده نمودن يونفرها به جيره گاوهاي شيري، اين است که باعث کاهش فعاليت باکتريهاي پروتئولتيک ( تجزيه کننده پروتيين ها) و در نتيجه کاهش تجزيه آمينواسيدها و کاهش غلظت آمونياک در شکمبه مي شوند. به عبارت ديگر يونفرها با عث عبوري شدن پروتيين ها و اسيدهاي آمينه موجود در مواد خوراکي مي شود. در يک آزمايش اضافه نمودن 330 ميلي گرم در روز اواپوراسين (avoparcin) يا موننسين (monensin) به جيره گاوهاي شيري در اوايل دوره شيردهي، که حدود 650 گرم در کيلوگرم کنسانتره، و 350 گرم در کيلوگرم علوفه داشتند، به ترتيب حدود 23% و 38% عبوري را به روده کوچک افزايش داد. که در نتيجه آن ميزان جذب اسيدهاي آمينه افزايش يافت.
به طور کلي يونفرها با تغيير جمعيت ميکروبي شکمبه، انرژي و پروتيين قابل دسترس تري را براي گاوها تامين مي کنند، مطالعات اخير اثرات بيشتري، از استفاده از يونفرها، و تاثير آنها روي متابوليسم، سلامتي توليد و توليدمثل گاوهاي شيري به اثبات رسانده است..
.
.
. اثرات گلوکوژنيک و ضد کتوژنيک يونفرها:
در طي مرحله انتقال در انتهاي آبستني، ( 21 روز مانده به زايمان) تا اوايل شيردهي ( 21 روز بعد از زايمان) به علت رشد بيش از حد جنين، و نياز دام براي توليد ، رشد بافتها نياز به انرژي و گلوکز به شدت افزايش مي يابد. (Drackley et.al 2001) نشان داد که در طي اين 42 روز، مصرف گلوکز در گاوهاي هلشتاين از 1000 تا 1100 گرم در روز به 2500 گرم در روز افزايش خواهد يافت. مسير گلوکونوژنيک کيدي حدود 70% نياز گلوکوزي دام را تامين مي کند، و به طور عمده پروپيونات پيش ساز اصلي توليد گلوکز در کبد مي باشد. علاوه بر آن اسيدهاي آمينه (AA) و لاکتات جذب شده، از لوله گوارش به عنوان، منابع داخلي نيز از پيش ساز هاي گلوکز ساز مي باشند. در اوايل شيردهي، ميزان ماده خشک مصرفي، جهت توليد و نگهداري دام کفايت نمي کند، در نتيجه دام در بالانس منفي انرژي قرار دارد. جهت جبران اين کمبود، اسيدهاي چرب زنجير بلند، از بافت چربي تجزيه شده، و وارد پلاسما مي شوند، و به صورت اسيدهاي چرب استريفه نشده، (NEFA) در پلاسما جريان داشته و به کبد رفته و اکسيده مي شود. در نتيجه افزايش بيش از حد چربيها در اوايل دوره شيردهي، توليد اجسام کتوني با کاهش توليد شير و کاهش خوراک مصرفي و کاهش توان ايمني بدن مرتبط مي باشد. يونفرها با تحريک مسيرهاي گلوکوژنيک ( به خصوص مسير کبدي) باعث تعديل بالانس منفي انرژي در بدن مي شوند، ميزان غلظت گلوکز خون در گاوهايي که با جيره حاوي يونفرها تيمار شده اند بالاتر بود.
..
در اواخر آبستني يونفرها با افزايش فعاليت مسير گلوکوژنيک و افزايش ترشح انسولين، باعث افزايش فعاليت سنتز گلوکز مي شود، بدون اينکه غلظت گلوکز خون تغيير کند گلوکز توليد شده به همراه، انسولين و با سوزاندن بيشتر گلوکز انرژي بيشتري جهت نياز بافتها و رشد جنين توليد مي کند. به طريق مشابه يونفرها با افزايش گلوکز قابل دسترس، گلوکز مورد نياز را در اختيار غدد پستاني جهت سنتز شير قرار مي دهند. به طور کلي يونفرها مخازن گلوکزي بدن را افزايش مي دهند، بدون اينکه در ميانگين گلوکز خون تغييري وارد شود.
در گاوهايي که با استفاده از يونفرها تيمار شده بودند نسبت به گاوهاي شاهد کاهش معني داري در غلظت خوني بتاهيدروکسي بوتيرات (BHBA) مشاهده شد، در اين آزمايش حدود 150 تا 450 ميلي گرم در روز موننسين در حدود 56 روز قبل از زايمان تا 35 روز بعد از زايمان مورد استفاده قرار گرفت، گاوها در اين آزمايش از جيره TMR استفاده کردند.
به طور کلي استفاده از يونفرها باعث افزايش سنتز گلوکز مي شود، که به نوبه خود باعث افزايش ترشح انسولين و کاهش مباليزه شدن چربيهاي بدني و کاهش ميزان NEFA مي شود، که در نتيجه آن فعاليت CPT1 کاهش مي يابد، و باعث کاهش ورود اسيدچرب به ميتوکندري کبدي مي شود، و در نتيجه باعث کاهش توليد اجسام کتوني و اکسيداسيون اسيدهاي چرب مي شود، در بيشتر مطالعات غلظت خوني NEFA توسط يونفرها تحت تاثير قرار نگرفت احتمال دارد که توليد اجسام کتوني کبدي با مهار 3- هيدروکسي 3- متيل گلوتاريل کوآ کاهش يابد، علاوه بر آن استفاده از يونفرها توليد بوتيرات در شکمبه کاهش يافته و در نتيجه آن توليد بتاهيدروکسي بوتيرات (BHBA) از بوتيرات در ديواره شکمبه کاهش مي يابد و در نتيجه آن ميزان BHBA خون کاهش مي يابد.
..
عملکرد گاوهاي شيري تغذيه شده با يونفرها :
گاوهاي شيري که با يونفرها تغذيه شده بودند، عملکرد توليدي آنها بالا رفت و اختلاف معني داري بين ماده خشک مصرفي آنها با جيره کنترل مشاهده نشد. ولي در بعضي از مطالعات با مصرف يونفرها ماده خشک مصرفي دام ها کاهش يافت، ميزان استفاده از يونفرها در جيره به مرحله شيردهي دام ها بستگي داشت نه نوع خوراکي که مصرف مي کنند. استفاده از يونفرها در تغذيه گاوهاي شيري ميزان چربي شير آنها را به شدت کاهش داد، اين کاهش به ميزان يونفرهاي مورد استفاده، مرحله شيردهي، BCS گاو و مرحله شروع تيمار و نوع جيره بستگي دارد.


موضوع جدید ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 5 مهمان