اناتومی پستان در گاو شیری

گاو شيري،گاو گوشتي،گاوميش،گوسفند،اسب،شتر،بز،حيوانات خانگي

مدیر انجمن: mellifera

نمایه کاربر
mellifera
مدیر سایت زنبورعسل ایران
مدیر سایت زنبورعسل ایران
پست: 4166
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۰۰ ق.ظ
محل اقامت: آذربایجان شرقی-مرند
تشکر کرده: 4565 دفعه
تشکر شده: 2800 دفعه
تماس:

اناتومی پستان در گاو شیری

پست توسط mellifera »

دانشکده کشاورزی
گروه علوم دامی



موضوع تحقیق:
اناتومی پستان

استاد راهنما:
جناب آقای مهندس اوحدی

(عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان )

تهیه کننده:

امین جهانی
(دانشجوی رشته مهندسی تولیدات دامی86 )



پائیز 87
فهرست صفحه

آناتومی پستان.............................................................3

ساختمان داخلی پستان....................................................3

بافت ترشحی..............................................................4

سیستم خونی(Vascular) .......................... ......................4

لنف و سیستم لنفاتیک (Lymph and Lymphatic).................. .....5

Mammogenesis..............................................................5

لاکتوژنزیس(Lactogenesis)................................................7

تولید و سنتز شیر.........................................................7

دوشیدن شیر (Milk Ejection).......................................8

تولید شیر..................................................................10

ورم پستان ................................................................13


آناتومی پستان :

پستان گاو، چهار غده جداگانه دارد که در ناحیه ingunal,، زیر شکم گاو واقع شده است. هر غده یکteat یا سرپستانک دارد و هر سرپستانک یک سوراخ باز دارد. پستان پوشیده از مو ولی سرپستانکها از مو پوشیده نیستند.توسط یک شیار(رباط) پستان به دو طرف چپ و راست تقسیم می شود و توسط یک شیار (رباط)به جلو و عقب تقسیم می شود پس پستان چهار کوارتیه دارد. دو کوارتیه عقب 55 تا 60 % شیر تولیدی را به عهده دارند و وزنشان نیز 55 تا 60 % کل وزن پستان می باشد .بین وزن پستان و تولید شیر همبستگی مثبت وجود دارد . سرپستانکهای عقبی معمولاکوتاه تر از جلویی ها هستند.ابعاد متوسط برای تیتها ی جلویی حدود 6/6 سانتی -مترin ) 6/2 ) طول و 9/2 سانتی متر (in 1/1 ) عرض و برای تیتهای عقب 2/5 سانتی متر (in 1/2 ) طول و 6/2 سانتی متر ( in 1) عرض می باشد .چهار بخش پستان باید قرینه باشد . حدود 50 % گاوها، سرپستانکهای اضافی (supernumerary teat) دارند بعضی از آنها درداخل غده باز می شوند وبعضی اینگونه نیستند. عموما تیتهای اضافی قبل از سن یک سالگی باید جدا و بریده شوند. تیتهای اضافی یا دروغین (pseudo-teat )کانال باز ندارند وبه ساختمان داخلی غده اتصال ندارند. کانال خروج شیر تنها راه خروج شیر هر غده است.کانال خروج شیر سد اصلی در برابر عفونتهاست. مهمترین ویژگی های پستانک عبارتند از: 1- اندازه متوسط 2- جایگاه مناسب روی پستان 3- قدرت کافی در اسفنگتر دور منفذ پستانک که به گاو اجازه میدهد در زمان تولید به سادگی شیر را رها سازد ودر زمان عد م دوشش از تراوش شیر جلوگیری کند. یک سیستم قوی برای نگهداری پستان در بالا و برای چسبیدن پستان به بدن مورد نیاز است. به عنوان مثال یک گاو هلشتین ممکن است، وزن پستانش حدود 50 پوند باشد به علاوه 60 پوند شیر، مجموعا وزنی حدود 110 پوند ( پستان ) باید از بدن معلق باشد.
پستان یک غده پوستی است و بنا براین نسبت به توده بدن در خارج بدن قرار دارد . سیستم لیگامنتها و بافتهای دیگر برای اتصال پستان 7 بافت وجود دارد : 1- پوست 2 – fascia سطحی یا بافت زیرین Areolar که پوسته را به بافت زیر لایه ای متصل می کند . 3 – Areolar سفت ( زبر)، بافت طناب مانند بین سطح پشتی کوارتیه هایی جلویی و دیواره حفره بطنی می باشد، ضعیف شدن آن باعث افتادگی پستان به طرفین می شود. این همان معیاری است که در قضاوت تیپ به اتصال کوارتیه جلویی معروف است. 4 – تاندوم ( زردپی ) زیر لگنی ( subplvic) . 5 – رباطهای معلقه جانبی سطحی ( lateral suspensory ligamentl ) 6 – رباط های معلقه جانبی عمقی ( Deep lateral suspensory ) 7 – رباط معلقه میانی

ساختمان داخلی پستان عبارت است از :
Streak canal ( مجرای پاپیلاری ) : تنها مجرای ارتباطی سیستم ترشح داخلی و محیط خارجی است . سد اصلی در مقابل عفونت است . این مجرا توسط اپیدرمهایی پوست مانند ،لایه لایه شده است . توسط ماهیچه های اسفنگتر دور تا دور کانال بسته می ماند . با افزایش تعداد شیردهی، قابلیت الاستیسیته کانال کاهش می یابد . مجرای سرپستانک از 3 تا 5 برآمدگی محدب تشکیل شده که کنار همدیگر قرار گرفته و یک شکاف ستاره مانند را تشکیل می دهند.
گل Furstenburg: درست بالای منفذ سرپستانک 7 یا 8 لایه چین خورده غشایی قرار دارد . زمانی که پستان پر است با فشار ، چینهای آن باز می شود .
حلقه های Circoid: بافتی به شکل یک حلقه باندی بین سرپستانک وحفره سینوسی بالای سرپستانک است .
حفره سینوسی سرپستانک ( Teat cistern): درست بالای سرپستانک و در امتداد آن یک حفره است که امتداد حفره سینوسی جمع آوری شیر است.با چینهای دایره ای و طولی ، لایه لایه شده که به شکل کیسه یا پاکت روی لایه داخلی teat است .
حفره سینوسی غده (Gland cistern): به نام سیسترن ( حفره ) پستان نامیده می شود. وظیفه آن نگهداری و انبار شیر است.چندین کانال (15 تا 20 مجرای کوچک ) به آن منتهی می شوند که شیر سنتز شده را به آن انتقال می دهند. تقریبا 40 % شیر هر غده در حفره ودر دهلیزهای سرپستانک و غده جای دارند و 60% باقیمانده در حبابچه و کانالها هستند.حجم آن (ml 100 تا 400 ) است .

بافت ترشحی : در داخل لبها ( lobes) سازمان می یابند. هر لوب از چند لوبول (lobules) تشکیل شده است هر لوبول حاوی 220- 150 آلوئول( Alveoli) ( حبابچه ) میکروسکوپی است که توسط بافت ارتباطی پوشیده شده است.
آلوئول Alveoli(Acini): ساختار کیسه مانند دارند که شیر را سنتز و ترشح می کنند . داخل الوئول ، حفره ای قرار دارد. به نام لومن که دور تا دور آن را سلولهای اپی تلیال ترشحی پوشانده است . لایه اپی تلیال توسط سلولهای میواپیتلیال (عضلانی- پوششی ) پوشانده شده است . این لایه در پاسخ به اکسی توسین انقباض می یابد و شیر را به خارج از لومن والوئولار و به داخل کانالهای کوچکتر می فرستد و سپس به کانالهای بزرگتر می ریزد . خارج از هر حبابچه را سرخرگها و وریدهای کوچکی احاطه کرده اند که تامین وتخلیه خون مورد نیاز حبابچه به عهده آنهاست . یک گروه از الوئولها همراه با کانالهای همانند یک خوشه انگور با ساقه ها یش به عنوان کانالهای کوچک هدایت کننده به نظر می رسند. سه دسته از کانالها وجود دارند: کانالهای ثالثیه که بسیار کوچک هستند والوئول را تخلیه می کنند، کانالها و لوله های ثالثیه ، چند تایشان تبدیل به یک کانال یا لوله بزرگتر یا کانالهای ثانویه می شوند که لوبولها را تخلیه می کنند. چند تا لوله ثانویه تبدیل به لوله ای بزرگتر می شوند، به نام لوله های اولیه که هر کدام یک لوب را تخلیه می کنند. که 15تا 20 عدد از این لوله های اولیه به حفره غده پستان منتهی می شوند.
سیستم خونی(Vascular): تمام پیشسازهای شیر از خون می آیند. به طور متوسط برای هر واحد شیر سنتز شده توسط گاو پر تولید، حدود 500 تا 400 واحد خون از داخل پستان عبور می نماید که مساوی است با تقریباml 280 در ثانیه، یا حدود یک گالن خون بازای هر 5/3 ثانیه می باشد. در گاو در حال تولید حدود 8 درصد کل حجم خون در پستان وجود دارد(برای غیر شیرده ها 4/7% است). حدود 2تا3 روز قبل از زایمان، جریان خون به غده پستان حدود2تا6 برابر می شود. خون از قلب توسط آئورت شکمی به طرف پستان حرکت می کند و زمانی که به منطقه شرمگاهی و زیر شکم می رسد، نام سرخرگهای سرین(iliak) را می گیرد. سپس بعد از چند انشعاب به سرخرگ رانی(femoral) در می آید.از این سرخرگ دو شاخه منشعب می شود:
1– انشعابهای سرخرگ قدامی شکمی
2- سرخرگ خارجی شرمگاهی external pelvic.
سرخرگ خارجی شرمگاهی inguinal به بیرون از حفره بدن می رود و پستان را تغذیه می کند. این سرخرگ تبدیل به سرخرگ پستانی(mammary artery)(به قطر cm1) می شود. در ناحیه inguinal، سرخرگ شرمگاهی یک قوس Sشکل می یابد، که به احتمال قوی در زمان پر شدن پستان پر از شیر این قوس کشیده شده و صاف می شود. یک سرخرگ به نام preineal، فقط قسمت بالایی پستان را با خون ناچیزی تغذیه می کند. سیستم خون سمت چپ و راست پستان از هم جدا هستند و تلاقی ندارند. (به ندرت استثناهایی وجود دارد). سیاهرگها بر خلاف مسیر سرخرگها غده پستان را ترک می کنند.سه سیاهرگ در هر طرف پستان وجود دارد که خون را خارج می کند: 1- سیاهرگ شرمگاهی خارجی 2- سیاهرگ زیر پوستی شکمی به نام ورید شیری(milk vein) (چشمه شیر) نیز معروف است 3- ورید preineal.

لنف و سیستم لنفاتیک (Lymph and Lymphatic):
مایع بافتی بی رنگی به نام لنف که از سرخرگها حاصل می شود، بافتهای پیوندی و ترشحی موجود در پستان را احاطه کرده است. مایع سلولی از بافت به سیستم گردش شبکه لنفاوی بر می گردد. لمفاتیکها در گره های لنفاوی حاوی لکوسیتها هستند که می توانند در برابر باکتریها و مواد خارجی پاسخ ایمنی ارائه دهند. شبکه لنفاوی در انتقال بعضی اجزاء خوراکی جذب شده در روده کوچک (مثل لیپیدها) نقش دارد. شبکه لنفاوی دیواره بسیار ضعیفی دارد که بسیار نفوذپذیر هستند.در پستان تقریبا تمام سیستم لنف به سمت گره های لنفی بالای پستان می روند. معمولا یک یا دو گره به ازای هر نیمه پستان وجود دارد. ولی اغلب اوقات بیش از 7 گره به ازای هر نیمه پستان وجود دارد . گره های لنفاوی، لنف را تصفیه نموده و مواد خارجی موجود در آن، از جمله باکتریها را از بین برده و به محدود شدن عفونتهای بدن کمک می کند. ادم(Edema) عبارت است از باد کردن پستان که مخصوصا در اولین زایمان تلیسه ها در زمان زایش پدید می آید و تجمع مایعات اضافی در فضای خارج سلولی بافت است. ادم شدید می تواند فشار زیادی بر بافتهای محافظ و نگهدارنده پستان وارد آورد . اغلب به دلیل عدم توازن هیدرواستاتیک و فشار اسمزی ، افزایش تراوش به بیرون مایع از مویرگها به فضاهای بین سلولی به وجود می آید.
سیستم عصبی : اعصاب سمپاتیک در بافت با شریانها ارتباط دارد، ولی با الوئولها ارتباط ندارد . اعصاب در تیتها و پوست و مو وجود دارند و در رفلکس ترشح شیر دخالت دارند.اعصاب پاراسمپاتیک در غده وجود ندارد. اعصاب و اتصال عصبی در سیستم ترشحی وجود ندارد. سلولهای میو اپیتلیال عصب دار نیستند. این سلولها به اکسی توسین پاسخ می دهند ولی به پیامهای عصبی پاسخ نمی دهند .

Mammogenesis

رشذ یا توسعه غده پستان قائدتا باید در آبستنی به دست آید ولی خیلی قبل از آن رشدش شروع می شود. رشد پستان در 5 مرحله جداگانه انجام می گیرد: 1- جنینی 2- قبل از بلوغ Prepubertal 3- بعد از بلوغ Postpubertal 4- آبستنی 5- شیردهی .
1- دوره جنینی : جنین سه لایه سلولی مشخص دارد: 1- اکتودرم 2- مزودرم 3- اندودرم. غده پستان از اکتودرم منشا می گیرد. از حدود روز 32 در جنین گاو، خط پستان مشخص می شود. خط پستان در لایه سلولهای mesenshmal رشد نموده و تقسیم سلولی می شود، جوانه پستان در اوایل ماه دوم ظاهر می شود. رشد سرپستانک(teat) در حدود 60 روزگی سن جنین اتفاق می افتد. در 5 ماهگی مقداری پستان برآمده می شود. بافت چربی(fat pad) در حدود 2تا3 ماهگی شروع به رشد می کند. بخش عمده رشد پستان، به استثنای ذخیره سازی چربی بیشتر، بعد از 6 ماهگی انجام می گیرد.
2- دوره قبل از بلوغ : در زمان تولد، گوساله ها دارای سرپستانک، مخزنهای غده و مخزنهای سرپستانک هستند. نمو غده پستان تا بلوغ به ذخیره چربی بیشتر و توسعه بافت ارتباطی در غده منحصر می شود. 2تا3 ماه بعد از تولد، رشد isometric( همانند و همسان با رشد دیگر اعضا بدن) است ولی پس از این دوره رشد allometric( رشد سریعتر از توده بدن) می شود. تا یک سال از سن تلیسه، رشدallometric است و دوباره به رشد isometric تبدیل می شود . بلوغ باعث رشد allometricپستان می شود. بافت پارانشیم پستان با بافت چربی همبستگی منفی دارد. تکرار دوره های فحلی بعد از بلوغ به رشد بیشتر غدد پستانی منجر می شود. آزاد شدن استروژن و پروژسترون از تخمدانها طی دوره فحلی عامل اصلی رشد مجاری و تا حدودی رشد بافت ترشحی است. تزریق هورمون رشد قبل از بلوغ موجب افزایش تولید شیر در اولین شیرواری نمی شود.شاخص رشد پستان بافت پارانشیم و مقدار DNA در بافت پستان است. در صورتی که تلیسه ها بیش از حد تغذیه شوند، بافت چربی پستان زیاد شده و بافت پارانشیم کم می شود. بافت چربی بیش از 80% می شود و مقادیر بافتهای کانالی و ترشحی را کم می کند و موجب کاهش تولید شیر می شود. در حالی که در حالت عادی بافت چربی 65% می باشد. در حالت معمول رشد بافت پارانشیم پستان به داخل لایه ای از چربی به عنوان fat padاست.
3- رشد بعد از بلوغ پستان(postpobertal) : رشد سریع پستان د ر طول اولین چرخه های فحلی بعد از بلوغ ادامه می یابد. بعد از این رشد اولیه هر بار که حیوان فحل می شود حضور استروژنها در هر فحلی بعدی موجب تحریک ادامه رشد پستان می شود. اکثرا رشد پستان در فاز لوتئال هر سیکل فحلی در هنگام رشد پستان ادامه می یابد ولی کم می شود. در چرخه های فحلی بعد از بلوغ سازماندهی بافت پستان صورت می گیرد و بافت خوشه انگوری (lobular) شکل می گیرد. استروژن موجب افزایش طول و شاخه شاخه شدن کانالهای داخل پستان می شود. در صورتی که پروژسترون موجب بزرگ شدن و پهن شدن کانالها وسلولهای کانالها می شود. استروژن نقش تحریک کنندگی در سنتز DNA در سلولهای اپی تلیال دارد.
4- رشد در طول آبستنی : در طول آبستنی رشد پستان سرعت می یابد. در اواخر آبستنی بیشترین سرعت را دارد. سلولهای ترشحی پستان فقط در طول آبستنی رشد می کنند. این دوره در تعیین تعداد سلولهای ترشحی در غده پستان بینهایت اهمیت دارد. بالاترین افزایش در توده بافت پارانشیمی در آخر آبستنی می باشد. پستان به مقدار قابل توجهی در ماههای پنجم و ششم آبستنی افزایش اندازه پیدا می کند. این افزایش در اندازه پستان به خاطر طولانی شدن و افزایش کانالهای داخل پستان است. پروژستروژن در سرتاسر دوران آبستنی بالا می رود، ولی استروژن در نیمه دوم آبستنی . پس اول آبستنی به طور اصلی رشد کانالها و شکل گیری lobuleداریم . در نیمه دوم آبستنی رشد کانالی ادامه می یابد. غلظتهای هورمون رشد و PRL(پرولاکتین) درخون در طول آبستنی به طور طبیعی کاهش می یابد. احتمالا این دو هورمون در مرحله قبل از بلوغ رشد پستان موثر هستند. لاکتوژن جفت(Placental Lactogen) ممکن است فعالیتهای شبیه پرولاکتین یا هورمون رشد داشته باشند. لاکتوژنهای جفت از جفت ترشح می شوند. در گاو شیری بین توده جفت و تولید شیر بعدی رابطه وجود دارد. در ماه آخر آبستنی، alveoli فعالیت ترشحی نشان می دهد و پستان شروع به افزایش در اندازه به خاطر تجمع مواد ترشح شده می کند. رلاکسین هورمون دیگری است که بر رشد پستان موثر است. در طول آبستنی و شیردهی سلولهای پستان به انسولین حساس می شوند در حالی که در مراحل قبلی مثل جایگزینی نطفه درمقابل انسولین مقاومت می کردند. انسولین میتوز(mitosis) سلولهای پستان را تحریک می کند. ولی این هورمون نیز در طول آبستنی کاهش می یابد پس برای رشد پستان ضروری نیست. هورمونهای تیروئیدی نیز در سرعت و میزان متابولیسم و کل مصرف اکسیژن بدن دخالت دارند و برای بیشترین رشد پستان ضروری هستند .
5- رشد در طول شیردهی : تعداد سلولهای پستان در غده شیروار برای تولید شیر ضروری است. بعد از زایمان افزایش تعداد سلولهای پستان ادامه می یابد و وزن پستان و کل حجم DNA در اوایل شیردهی به افزایش ادامه می دهند. در گاو شیریِ DNA پستان به میزان 65% از 10 روز قبل و 10 روز بعد از زایمان افزایش می یابد.

لاکتوژنزیس(Lactogenesis)

تولید و سنتز شیر :
یک سری تغییرات سلولی رخ می دهد تا سلولهای اپی تلیال از حالت ترشحی به حالت غیر ترشحی تبدیل شوند، لاکتوژنزیس توسط دو مرحله انجام می گیرد :
1- تمایز گذاری سیتولوژیک و آنزیمی توسط توسط سلولهای اپی تلیال الوئول(Cytologic and enzymatic differentiation) 2- ترشح فراوان(Copius secretion)
مرحله اول : این مرحله با سنتز و ترشح خیلی محدود شیر قبل از زایمان همراه است. تغییرات آنزیمی انجام می گیرد یعنی سنتز آنزیمهای استیل کوآکربوکسیلاز،اسید چرب سنتتاز و دیگر آنزیمهای مرتبط با شیردهی افزایش می یابد. سیستمهای برداشت اسیدهای آمینه، گلوکز و سوبستراهای دیگر برای سنتز شیر، افزایش می یابد. مرحله اول با شکل گیری آغوز و برداشت ایمنوگلوبینها همراه است.
مرحله دوم : در گاو این مرحله در حدود 4- 0 روز قبل از زایمان شروع می شود و طی چند روز پس از زایش ادامه می یابد. این مرحله تا زمانی که اثرات ممانعت کننده پروژسترون بر روی لاکتوژنزیس وجود دارد شروع نمی شود. حدود دو روز قبل از زایش و با تحریک توسط غلظتهای خیلی بالای پرولاکتین و گلوکوکورتیکوئیدها مرتبط با زایمان، مرحله دوم شروع می شود.این دو هورمون موجب می شوند نسخه برداری از ژن سازنده الفا- لاکتالبومین تحریک می شود و پروتئین آلفا- لاکتالبومین ساخته می شود. پروتئین آلفا- لاکتالبومین با گالاکتوسیل ترانسفراز واکنش می دهند تا سنتز لاکتوز شروع شود. سنتز لاکتوز به صورت اسمزی، آب را به داخل دستگاه گلژی و ویزیکولهای ترشحی می کشاند. این مراحل ترشح مقادیر زیاد شیررا امکان پذیرمی سازد، کمپلکس انسولین، گلوکوکورتیکوئید و پرولاکتین برای لاکتوژنزیس لازم و ضروری است. انسولین موجب می شود اپی تلیالهای غیر ترشحی تقسیم سلولی شوند که برای سنتز شیر ضروری است.به نظر می رسد، این تقسیم سلولی برای به وجود آمدن لاکتوژنزیس ضروری است. به نظر می رسد 1- IGF به عنوان میتوز کننده در تقسیم سلولی دخالت داشته باشد. در این رابطه انسولین نقش فرعی تر و1- IGF(Insulin- Like growth factor) نقش اصلی تر داشته باشد و هر دو در برداشت گلوکز توسط سلولهای پستان دخالت دارند. این برداشت گلوکز برای سنتز لاکتوز حیاتی است، به هر حال کمپلکس انسولین+ پرولاکتین + گلوکوکورتیکوئید + 1- IGF برای شروع شیردهی و لاکتوژنزیس ضروری است. استروژن مستقیما در لاکتوژنزیس دخالت ندارد. بلکه ممکن است، در افزایش گیرنده های پرولاکتین در سلول پستان دخالت داشته باشد.
گلوکز برای سنتز شیر ضروری است و می تواند یک عامل محدود کننده برای حداکثر ترشح شیر تحت شرایط مدیریت نرمال باشد حدود 45 تا 60 درصد گلوکز خون نشخوارکنندگان از پروپیونات و اسیدهای آمینه گلوکوژنیک ( آلانین، آسپارتات، سیستئین و ...) در کبد طی مراحل چرخه گلوکونئوژنزیس سنتز می شود. سطح گلوکز خون نشخوارکنندگان یک دوم غیر نشخوارکنندگان و تک معده ایها است. گلوکز تولیدATP می کند. قسمتی برای گلیسرول (جهت سنتز تری گلیسریدهای شیر) و حدود 20 تا 30 درصد آن به راه پنتوز فسفات می رود. و 60 تا 70 درصد برای سنتز لاکتوز استفاده می شود، پروتئینهای اصلی در شیر گاو شامل : کازئینها ، بتا- لاکتوگلوبولین، آلفا- لاکتالبومین، آلبومین سرم وایمینوگلوبولینها هستند. پروتئینهای اصلی شیر گاو به وسیله سلولهای اپیتلیال غده پستان از اسیدهای آمینه استخراج شده از خون سنتز می شوند. کازئینها به شکل میسل در شیر یافت می شود،همین کمپلکس مورد هضم و جذب قرار می گیرد.(casein-po4-ca++ -po4-casein)
60تا 40 درصد اسیدهای چرب در شیر گاو از خون می آید که در روده یا کبد سنتز می شود. بقیه اسیدهای چرب از سنتز Denewo اسیدهای چرب در سیتوپلاسم سلول اپیتلیال پستان به دست می آید.
بیشتر اسیدهای چرب زنجیره کوتاه تا C14 وبخشی از اسیدهای C16، در غده پستان سنتز می شود. این اسیدهای چرب از واحدهای استات، که دارای دو اتم کربن هستند، و ملکولهای اسید بتا هیدروکسی بوتیرات، که دارای چهار اتم کربن هستند، ساخته می شود این واحدهای زنجیره کوتاه کربن از فرآیندهای تخمیر شکمبه ساخته می شوند. برای سنتز چربی شیر بیشتر از استات استفاده می شود. تقریبا تمامی اسیدهای چرب C18 و اکثر اسیدهای چرب C16 از اسیدهای چربی که به همین شکل از خون جذب می شوند حاصل می شود. غده پستان با برداشتن یونهای هیدروژن از اسیدهای چرب C18 ، آنها را غیر اشباع می کنند. مقدار کمی از اسیدهای اولئیک و لینولئیک در شیر یافت می شود که غده پستان مستقیما از خون جذب می کنند. بیشتر ملکولهای گلیسرول از گلوکز سنتز می شود.

دوشیدن شیر : (Milk Ejection)
خروج شیر با یک تحریک عصبی شروع می گردد. بیشترین تحریک توسط تیتها انجام می گیرد. با توجه به اینکه اعصاب در این قسمت بیشترند.هر پدیده ای که به دوشش مربوط باشد نیز می تواند به عنوان یک محرک عمل کند. اعمالی از قبیل شستن پستان گاو، فرو بردن سرپستانکها در محلول ضد عفونی، سروصدای شیردوش و....
تحریک عصبی به هیپوتالاموس می رود که منجر می شود هورمون اکسی توسین ساخته شده و در غده هیپوفیز ذخیره شده و اکسی توسین را در خون آزاد کند. اکسی توسین وقتی به غده پستان می رسد، باعث می شود سلولهای پوششی عضلانی(میواپیتلیال) که حبابچه مولد شیر را احاطه کرده اند، منقبض شوند و اندازه مجاری حبابچه ها کاهش یابد. و با فشار شیر را وارد مجاری سازد. نزدیک به 30 تا 60 ثانیه بعد از تحریک پستانکها، انقباض این سلولها شروع می شود. اوج تولید اکسی توسین در 1تا2 هفته اول شیردهی بعد ار یک دقیقه بعد از تحریک به دست می آید.در 5تا6 هفتگی شیردهی در دو دقیقه بعد از تحریک و در 15تا16 هفتگی در بیش از دو دقیقه به دست می آید. نیمه عمر اکسی توسین نزدیک به 55/0 تا 6/3 دقیقه است وغلظتهای موثر این هورمون در خون 6تا8 دقیقه دیده می شود. پس لازم است هنگام فعال بودن اکسی توسین، شیر به سرعت دوشیده شودکه گاو بین 45 ثانیه یا 5/1 دقیقه تا 5 دقیقه بعد از شستن پستان دوشیده شود تا از این رفلکس نمایان شود. نزدیک به 5 دقیقه نیز زمان نیاز است تا شیردوشی تمام شود.هر چه دوره شیردهی پیش می رود اکسی توسین کاهش می یابد. چنانچه ماشین شیردوش پس از تحریک با تاخیر وصل شود، ممکن است تولید کاهش یابد و مقدار کمی از شیر موجود در پستان دوشیده شود. چون تاثیر اکسی توسین بر روی سلولهای میو اپیتلیال ممکن است از بین برود وشیر به مجاری حبابچه برگشت داده شود. در این صورت برای دوشیدن کامل شیر نیازبه تحریک دیگری می باشد. ترس وهیجان در آزاد شدن شیر اشکال ایجاد می کند. برای حداکثر تولید شیر، باید از ایجاد ترس و هیجان در خلال دوشش پرهیز کرد. به علت رابطه اکسی توسین و آدرنالین،ترس و هیجان مانع آزاد شدن شیر می گردد اگر قبل از تحریک آدرنالین در خون رها شود از آزاد شدن شیر کاملا جلوگیری می کند. آدرنالین موجب انقباض مجاری خونی و جلوگیری از رسیدن اکسی توسین به پستان می نماید. هر گونه استرس در زمان شیردوشی موجب تحریک اعصاب سمپاتیک و ترشح اپی نفرین را در پی دارد. این هورمون با انقباض رگهای خونی، موجب کاهش جریان خون به پستان شده و در پی آن اکسی تئسین کمتر به پستان می رسد و از چسبیدن اکسی توسین به رسپتورهای اکسی توسین در سلولهای میواپیتلیال جلوگیری می کنددر نتیجه از اثر اکسی توسین جلوگیری می کند.
حدود 15% شیر موجود در پستان بعد از یک دوشش طبیعی، به عنوان پس شیر در پستان باقی می ماند. تنها راهی که می شود آنها را بدست آورد تزریق اکسی توسین در خون پس از دوشش گاو می باشد. وراثت پذیری پس شیر حدودا 34/0 است و تکرار پذیری 77/0 ، میزان پس شیر در پستان به نظر می رسد به توارث بستگی داشته باشد. گاوهایی که درصد بالای پس شیر دارند، تداوم شیردهی آنها نسبت به گاوهای با درصد پایین پس شیر، پایینتر است.
گاوهایی که با ماشین دوشیده می شوند نسبت به حالتهای دیگر پس شیر کمتری دارند. در گاوهای کم شیر درصد پس شیر بالاتر است. زمانی که فشار بسیار زیاد شود، کاهش در میزان ترشح انجام می گیرد. با افزایش سن درصد پس شیر بیشتر می شود. تلیسه های شیرده پس شیر کمتری نسبت به بالغها دارند. همچنان که شیردهی پیشرفت می نماید نسبت پس شیر به شیر تولیدی کاهش می یابد.
یکی از عوامل موثر در افزایش تولید در گاوهای شیری داشتن فاصله های مساوی برای دوشش می باشد یعنی مثلا هر 5/12 ساعت یکبار گاوها دوشیده شوند، نسبت به فاصله 10- 14 ساعت شیر بیشتری تولید می کنند. آزمایش های متعدد نشان داده است که دوشیدن گاو 3- 4 بار در روز، در مقایسه با دو بار دوشش در روز، باعث افزایش در تولید شیر می شود. گاوهایی که سه بار در روز در مقایسه با گاوهایی که دو بار در روز دوشیده می شوند 15تا25% شیر بیشتر تولید می کنند.
اگر قرار است سه بار دوشش در روز انجام گیرد، باید تنها در گله های دارای مدیریت صحیح انجام گیرد تا غذای کافی و مراقبت لازم از گاوها به عمل آید. سه بار دوشش در روز اصولا به موجود بودن کارگر و هزینه آن، در مقایسه با افزایش تولید شیر در نتیجه سه بار دوشش در روز بستگی دارد.
دوشش نا کامل به شیردوشی گفته می شود که در پستان شیر باقی می ماند، در صورتی که می شد طی دوشش طبیعی و کامل آن را بدست آورد. دوشش ناکامل تاثیری منفی بر تولید شیر دارد. این تاثیر منفی بستگی به درجه دوشش ناکامل و طول آن بستگی دارد. این دوشش ناکامل می تواند موجب ورم پستان حیوان نیز می شود.
بهرحال تحت شرایط عملی، افزایش در تولید ممکن است به دلیل تغذیه و مدیریت بهتر گاوها حاصل شود به عبارت دیگر گاوهایی که سه بار دوشش در روز دارند باید بهتر و بیشتر از آنها مراقبت به عمل آید و تغذیه بهتری شوند تا به دلیل تقدم و بهتر مورد استفاده قرار دادن مواد غذایی موجب افزایش تولید می شود.

تولید شیر :
رشد یکباره پستان نزدیک زایمان اتفاق می افتد. که بعد از زایمان رشد کمی را خواهیم داشت. این رشد سه تا شش هفته پس از زایمان تکمیل می شود. بیشتر رشد غده پستان طی دوره خشکی و بخصوص بعد از اولین دوره شیردهی بدست می آید. افزایش بیش از حد در اندازه پستان ، مدت کمی قبل از زایمان در اثر تجمع شیر در آلوئول ها می باشد.
تلیسه در هنگام اولین زایمان تحت تاثیر هورمونها موجب رشد غده پستان در حیوان می شود. سرعت رشد پستان در تلیسه آبستن در قبل از چهار ماهگی خیلی کم است ولی از ماه چهارم به بعد رشد سریع و کم کم پستان شکل می گیرد. ترکیب دقیق هورمونهای مسئول رشد غده پستان مشخص نیست، ولی استروژن، پرولاکتین و هورمون رشد نقش مهمی در نمو طبیعی غده پستان بازی می نماید. نمو بافت ترشحی (رشد آلوئول و لوبول)، به ترکیبی از پروژسترون، پرولاکتین،هورمون رشد و استروژن دارد. شروع شیردهی با زایمان تحت کنترل هورمونهای پرولاکتین و آدرنال کورتیکوئید است. شروع شیردهی در موقع زایمان ممکن است که در نتیجه افزایش زیاد پرولاکتین، یا کاهش زیاد پروژسترون یا ترکیبی از این دو باشد. وظیفه اصلی غده پستان ترشح شیر است،که در سلولهای پوششی حبابچه انجام می گیرد. سر پستانک هر کارتیه فقط شیر ترشح شده همان کارتیه را تخلیه می کند. مجرای سرپستانک از 3تا5 برآمدگی محدب شکل تشکیل شده که یک شکاف ستاره مانند را تشکیل می دهند، منفذ سرپستانک از خروج شیر بین دو دوشش جلوگیری می کند و مانع از ورود باکتری و مواد خارجی به داخل پستان می شود. میزان دوشش گاو تا اندازه ای به اندازه منفذ سرپستانک بستگی دارد. گاوهایی که سریع دوشیده می شوند معمولا دارای منفذ بزرگتری هستند. مخزن یا دهلیز غده قرار گرفته و به دهلیز یا مخزن سرپستانک متصل است. 15تا 20 مجرای کوچک به آن منتهی می شود. شیردوشی توسط دو روش مالش دادن همراه با فشار و مکیدن انجام می گیرد. در شیردوشی با دست مالش دادن همراه با فشار اساس کار است در حالی که در ماشین های شیردوشی ایجاد خلاء و به وجود آوردن مکش در یک فضای کوچک بسته اطراف teat اساس کار می باشد. گوساله برای دوشش هر دو روش را به کار می برد. نگهداری میزان پالس(palsathon) صحیح(تعداد سیکلها در دقیقه) و نسبت ) palsathonپالسها) (نسبت سطح vacuam به سطح اتمسفر) در حداقل کردن آسیب های تیتها(teat) و مناسب کردن راندمان شیردهی بسیار مهم است. گوساله در هر دقیقه 80تا 120 چرخه مکش فرودهی ایجاد می کند. گوساله اختلاف فشاری برابر535 میلی لیتر جیوه در نوک پستان ایجاد می کند در حالی که اختلاف فشار هنگام شیردوشی با ماشین 380 میلی لیترجیوه (یا 50 کیلو پاسکال ) و با دست نزدیک به 352 میلی لیتر جیوه می باشد. شیر خوردن گوساله سریعترین روش برای تخلیه پستان است. شیردوشی با دست در زمان زخمی بودن یا بیماری گاو توصیه می شود.
اجزای اصلی هر ماشین شیردوشی عبارتند از: 1- کلاهک شیردوشی (Milking duster)، هر شیردوش که به پستان متصل می شود به شکل پنجه چهار انگشتی است که شامل چهار teat cups می باشد که ایجاد خلاء در اطراف تیتها (teats) می نماید، 2- سیستم خلاء (vacuam system) که شامل پمپ خلاء و نانک خلاء و لوله های مربوط است، که به teat cups متصل می شود. 3- pulsator که به طور متناوب و یک در میان خلاء را با فشار اتمسفری در teat cup ایجاد می نماید. تا از آسیب دیدن تیتها جلوگیری نماید، 4- لوله های انتقال تا شیر را گرفته، جمع آوری نموده و به منبع سرد کننده که معمولا حاوی یک هم زن هم هست انتقال داده تا زمانی که از مزرعه خارج می شود. منبع سرد کننده باید از یک طرف به اتاق شیردوش متصل باشد و از طرف دیگر به یک محوطه باز ختم شود تا اتومبیلها و کامیونها به راحتی برای بارگیری به آن مکان دستیابی داشته باشند، برای این مکان حتما محوطه دور زدن باید در نظر گرفته شود. 5- بخش آبگیر و رطوبت گیر water trap : سیستم خلاء توسط یک محفظه شیشه ای (Inter captor) محافظت می شود که وظیفه آن جلوگیری از ورود مایع به پمپ خلاء است(شیریا آب). یک محفظه بهداشتی هم در لوله تعبیه شده است که از آلوده نشدن سیستم خلاء یا شیر جلوگیری می کند. 6- یک تنظیم کننده یا رگلاتور(reglator) که خلاء پایدار را نگهداری می نماید . 7- یک gauge خلایی را که جریان دارد نشان می دهد که چه مقدار است. 8- پمپ شیر (Milk pump) که شیر را از ظرف شیرگیر(Recciver jar) به تانک شیر منتقل می کند.
محفظه ای که پستانک در آن قرار می گیرد پیوسته تحت خلاء قرار دارد تا کلاهک از آن جدا نشود. با ایجاد خلاء در نوک سرپستانک، شیر از پستان تخلیه می شود. زمانی که ماشین وصل شد، با ایجاد خلاء فشار در قسمت زیر سرپستانک کم می شود ومکش ایجاد می شود. از طرفی فشار مثبت در پستان باعث باز شدن سرپستانک و خروج و تخلیه شیر از دهلیز به ماشین می شود میزان خروج شیر بستگی به اختلاف قشار دارد،بنابراین ماشین هایی که خلاء بالایی دارند،سریعتر شیر را خارج می کنند.
در صورتی که خلاء به طور مداوم به سرپستانک وارد گردد یک جریان دائمی خروج شیر به وجود می آید که موجب سوزش و صدمه دیدن سرپستانک و انتهای سرپستانک می گردد و خلاء از جریان خون در پستانک جلوگیری می کند که اگر طولانی باشد موجب درد وآسیب دیدن پستان می شود. به همین خاطر از یک لاینر لاستیکی نرم که وظیفه اش ماساژ دادن سرپستانک و به جریان انداختن خون است در داخل کلاهک استفاده می شود که به کمک پولساتور، فازهای متناوب شیردوش و استراحت ایجاد می کند یعنی به طور متناوب فشار منفی و فشار اتمسفر(هوا و خلاء) را به درون فضای بین لایه های درونی و پوسته بیرونی کلاهک وارد می شود. با ورود هوا، لایه درونی جمع شده و از خروج شیر جلوگیری می کند، خلاء قطع شده و مرحله استراحت است که خون و لنف جریان می یابد. نسبت طول فازشیردوشی به فاز استراحت را palsation می گویند و از 1:1 تا1: 5/2می باشد.
تعداد پالس در دقیقه برای بیشترماشین های شیردوشی 80تا50 متغیر است. با وارد کردن انگشت به داخل کلاهک، تعداد پالس در دقیقه را می توان اندازه گیری کرد. عوامل موثر بر سرعت و زمان دوشش عبارتند از : میزان خلاء، ساختمان کلاهک، وزن خرچنگی، سرعت و نسبت پالس و خصوصیت فرد گاو شیزی.تغییرات شدید خلاء، احتمال ورم پستان را افزایش می دهد.
حدود 15تا 25 درصد شیر موجود در پستان، به عنوان پس شیر در پستان باقی می ماند که قابل دوشش نیست و تنها می توان با تزریق هورمون اکسی توسین آن را خارج نمود.
تلیسه ها پس شیر کمتری نسبت به گاوهای مسن دارند. گاوهای پرشیر، پس شیر کمتری نسبت به کم شیرها دارند. گاوهایی که سرعت دوشش بسیار و بیشتری دارند و سریع شیر را آزاد و خارج می کنند، تولید بیشتر در یک دوره و تداوم شیردهی بیشتر و پس شیر کمتری دارند. اندازه پمپ خلاء شیردوش بستگی دارد به تعداد واحدهای دوشش، اندازه وطول لوله های پلساتور، نوع پل ساتور، نوع دستگاه(سطلی یا لوله ای) و... .
بعضی از ماشینهای شیردوش هر چهار سرپستانک را همزمان می دوشند. در حالی که بعضی دیگر دو پستانک را وارد مرحله استراحت و دو سرپستانک دیگر را وارد مرحله دوشش می کنند. آسان کردن برای دوشش شامل مراحل شستن وخشک کردن پستان(شستشو و مالش دادن با آب گرم و مایع ضد عفونی به مدت 15 تا 30 ثانیه)، استفاده از استریپ پلت، اتصال کلاهکها، پس دوش با ماشین، جدا کردن ماشین ها، ضدعفونی کردن سرپستانک و تمیز و ضدعفونی کردن ماشین شیردوش، برای پیشگیری از ورم پستان باید ترتیب شیردوشی به صورت زیر باشد :
الف : تلیسه هایی که تاکنون ورم پستان نداشته اند.
ب: گاوهای سنتز که تاکنون ورم پستان نداشته اند.
ج: گاوهایی که ورم پستان داشته و درمان شده اند.
د: گاوهای دارای ورم پستان.
در ضمن، ضدعفونی ماشین شیردوش شامل آبکشی مقدماتی، شستن با محلولهای پاک کننده و ضدعفونی در آب داغ و آب کشی

ورم پستان :
التهاب غده پستان که ناشی از آسیب های مواد شیمیایی یا عوامل مکانیکی است که بیشتر در پی عفونتهای باکتریایی به وجود می آید. ورم پستان به دو دسته : 1- clinical.mastitis یا آشکار 2 - subclinical.mastitis یا پنهان گروه بندی می شوند.
ورم پستان کلنیکی به دو گروه 1- حاد Acute 2- زیر حادsubacute گروه بندی می شوند. در ورم پستان حاد پستان گرم، حساس و آماسیده بوده، سرخ شدن و درد دارد و گاو ممکن است تب داشته وبی اشتها باشد. تولید شیر به شدت کاهش یافته وشیر ظاهری غیرعادی دارد. حیوان کاهش وزن دارد و در حالت های شدید گاو ممکن است بمیرد.
در شکل زیر حاد که بسیاری بیشتر به این شکل دیده می شود. کاهش در تولید شیر، تغییر در ترکیب شیر،تکه های سفتی در پستان حس شده، افزایش PHشیر و کاهش در چربی و کازئین شیر، شیر دارای لخته است و ظاهری غیر عادی داشته و آبکی تر به نظر می رسد. (PH طبیعی شیر 6/6 و خون 4/7 است). در زمان آسیب یا عفونت در پستان شیر گرایش به دارا بودن ترکیب خون دارد و PH آن بالا می رود. به ازای هر مورد ورم پستان کلینیکی، 20تا50 مورد ورم پستان پنهانsub.clinical دیده می شود. تولید کوارتیه هایی که به باکتری آلوده شده اند 12- 10 درصد در طی یک دوره شیردهی کاهش می یابد.
با توجه به شدت التهاب، تعداد سلولهای سوماتیک شیر افزایش می یابد. بین تعداد سلولهای بدنی موجود در شیر و کاهش تولید در گاو ارتباط دارد. نمره دهی DHI و این تاثیر به صورت زیراست.

(شمارش سلول سوماتیک)( نمرهDHI )( کاهش شیر در اولین دوره شیردهی(Kg)( کاهش شیر در بیش از یک دوره شیردهی(KG)
5/12 0 --- ---
25 1 2/0 6/0
50 2 5/0 2/1
100 3 7/0 8/1
200 4 1 3/2
400 5 3/1 3
800 6 7/1 8/3
1600 7 4/2 6/4
3200 8 1/3 6/5
6400 9 1/4 7/6
میکروبها به دو گروه عوامل بیماریزا و عوامل بیماریزای محیطی تقسیم می شوند.
عوامل بیماریزای معمولی عبارتند از : 1- staphykococcus.aureus،
Staphylococcus.epidermidis،strptococcus.agulactiac،
Strep.abeni،strep.dyscalactiac، 95 درصد عفونتهای ورم پستان و موارد بالینی را شامل می شوند.سویه های دیگرcorynebacterium pyogenes،klebsiella،Ecoli می باشد.مایکوپلاسما و جلبک پروتوتکانیز باعث عدم ورم پستان می شوند. بالاترین میزان وقوع عفونت های جدید پستان در اوایل دوره شیردهی و اوایل دوره خشک می باشد. میزان وقوع عفونت طی سه هفته اول دوران خشک بسیار بالاست. تعدادوقوع در کل دوران خشک تقریبا برابر کل دوره شیردهی است.
شیر گاوهای دارای ورم پستان مصرف شدنی نیست و باید دور ریخته شود. این گاوها باید دوشیده شوند والا خشک می شوند. مضاف براینکه شیردوشی جمعیت باکتریایی درون پستان را کم می کند. هر ماه یک بار از شیر رکوردگیری می شود و رکوردهای تولید شیر در دو یا سه بار شیردوشی در 24 ساعت اندازه گیری می شود و نمونه هایی برای آزمایشگاه برای تعیین درصد چربی، درصد پروتئین و ( S.C.C:Somatic.Cell.Count) فرستاده می شود.
سلولهای سوماتیک در شیر توسط گاو در پاسخ به عفونت تولید می شوند. شمارش سلول سوماتیک بالا در شیر معمولا مربوط به ورم پستان است. scc بالا در تانک شیر موجب کاهش قیمت شیر می شود. گاوهایی که به طور غیر طبیعی scc بالادارند باید حذف شوند. عفونت پستان موجب وارد شدن گلبولهای سفید بسیاری از خون به شیر می شود. تعداد کل سلولهای موجود در شیر غده های پستانی سالم، 20- 200هزار در هر سی سی است. شیری که بیشتر از 300 هزار سلول در هر سی سی دارد. به احتمال زیاد از غده عفونی دوشیده شده است. در موارد شدید تعداد سلولهای سوماتیک در شیر ممکن است بیشتر از 5 میلیون در هر سی سی باشد(که بیشتر آن ناشی از افزایش تعداد نوتروفیلها است). scc الگوی چربی شیر را دارد در ابتدای شیردهی چربی شیر کم و در انتها درصد چربی زیاد می شود،scc نیز همینطور است. سلولهای سوماتیک در شیر را می توان به طور مستقیم به وسیله میکروسکوپ شمارش کرد، ولی دستگاههای فوسوماتیک و کولترکانت و غیره برای شمارش سلولهای شیر به کار گرفته می شوند. این صفت توارث پذیر است و وراثت پذیرآن 12/0 – 11/0 است و به انتخاب پاسخ می دهد.


چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 10 مهمان