صفحه 1 از 1

مقدمه‌ای بر اسب‌ها و نژادها

ارسال شده: یک‌شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹, ۱۱:۰۵ ب.ظ
توسط mellifera
مقدمه‌ای بر اسب‌ها و نژادها


روند تکاملی اسب در مشرق زمین:ایران یا همان پارس یکی از شاخص ترین اقوام مشرق زمین بود که در روند تکاملی اسب شرقی نقش داشت . در شمال شرقی این ناحیه سه زیرگونه از اسبهای وحشی وجود داشتند که مبنای تکامل اسبهای شرقی محسوب می شوند. این اسبها عبارتند از : اسب های لاغر و باریک اندام ترکمن . اسب های متوسط القامه سکائی و اسبهای کوچک اندام کوهستانی که دلیل اثبات آنها فسیلهای کشف شده در این مناطق می باشد . این اسبها امروزه نیز وجود دارند و با نامهای ترکمن - یابو و اسبچه خزر شناخته شده هستند. پراکندگی و توسعه جمعیت اسبچه خزر را می توان در وسعتی از گپه داغ در رشته کوه البرز تا کوههای زاگرس مشاهده کرد . این اسب جزء اولین اسبهای رام شده توسط سومری ها ( خوزستان امروزی ) محسوب می شود و در زمان پادشاهی اشکانیان و ساسانیان این اسب در خدمت انسان بوده است تا اینکه به مرور زمان از صحنه روزگار محو شد . در سال ۱۹۶۵ مجددا این گونه از اسبها در گله های نیمه وحشی سواحل دریای خزر دیده شدند که می توان این امر را یک بازگشت ژنتیکی تلقی کرد. متعاقب این کشف تلاشهائی جهت ازدیاد نسل این اسبها صورت گرفت که عمده آنها در خارج از کشور بود .

در بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۳ تعداد ۳۰ راس از این اسبچه ها صادر و تعداد ۱۲۰۰ راس نیز در انجمن بین المللی اسبچه خزر ( واقع در انگلستان ) ثبت شدند. در کشورهائی همچون : انگلستان -آمریکا -زلاندنو -فرانسه -سوئد -نروژ و ایران نیز چنین انجمنی وجود دارد اسب سکائی دارای پراکندگی و توسعه جمعیتی است که محدوده آن از شمال شرق ایران شروع شده و تا سیبری در شمال و از غرب تا اروپای شرقی ادامه دارد . اگرچه امروزه تعداد کمی از این اسبها باقی مانده است اما به استناد تحقیقات دکتر Gus Cothran این تعداد خالص می باشند . به احتمال قوی می بایست گله های بزرگی از این اسبها با همان مشخصه های خونی در قزاقستان وجود داشته باشد ولی تا کنون هیچگونه مطالعات ژنتیکی برای اثبات این امر بر روی آنها صورت نگرفته است . در ایران باستان از این اسبها برای باربری و حمل و نقل استفاده می شد . پراکندگی و توسعه گله های اسب ترکمن شامل محدوده ای است که از ساحل شرقی دریای خزر شروع شده و تا دامنه های شمالی البرز ادامه دارد و از کپه داغ تا کوههای تیان شان نیز گسترش یافته است . در تمامی این مناطق این اسبها دارای همان مشخصه های فیزیکی و ساختار اندامی می باشند که در اسبهای ترکمن امروزی قابل روئیت است . یعنی اندام باریک با ساقهای بلند از طرف دیگر حجاری های موجود در قزاقستان و نقاشی های سبو ها و تنگهای یونانی مبین این موضوع می باشد . زمان دقیق اهلی شدن این گونه از اسب کاملا مشخص نیست . اما از نمونه های استخوانی کشف شده قدمتی معادل ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح را در مصر و ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد را در یونان نشان می دهد. فراوانی گله های این نوع اسب در زمان قدیم چشمگیر بوده ولی امروزه تعداد بسیار کمی از آنها باقی مانده است. در زمان پادشاهی داریوش سالیانه تعداد ۳۰۰۰۰ راس از این اسبها به ممالک دیگر صادر می شد که این تعداد امروزه به ۴۰۰ راس در سال تقلیل یافته است . یکی از عمده ترین دلایل این انقراض را می توان وارد کردن اسبهای ترابرد و عدم شرکت اسبهای ترکمن در مسابقات اسب داوانی دانست . اسبهای ترکمن در حقیقت اجداد اسبهای تیزتک و چالاک امروزی مشرق زمین هستند Dendogram ها بیانگر این واقعیت هستند که اسبچه خزر اولین جد اسبهای مشرق زمین بوده است و بعد از آن اسبهای یابو و ترکمن قرار دارند . بعد از این سه تیره - اسبهای کرد را می توان پدر اسبهای دو خون مشرق زمین محسوب کرد . در زمان قدیم این اسب ( اسب کرد ) بنام های : آشوری -Nisaean - پارتی -ساسانی و ..... معروف بوده است آنطور که می گویند اسب عرب پارسی بعد از اسب های بدوی عرب بوجودآمده است. اسبهای دو خون شرقی تلفیقی از اسبچه خزر -یابو و اسب ترکمن می باشند. در یک تقسیم بندی ژنتیکی که در مقیاس ۱ به ۱۰ صورت گرفته است یابو دارای ۹ شاخص ژنتیکی و اسبچه خزر و ترکمن دارای ۸ شاخص می باشند. در نمودار اسب ترکمن و اسب استپ های روسیه دارای یک رتبه هستند . خط ارتباطی که از ترازهای اسب بومی پارسی -ترکمن و اسبهای استپهای روسیه رسم شده است مستقیما به ترازهای اسبهای امروزی یعنی یابو -ترکمن و اسبچه خزر متصل می شوند . اسب کرد دارای رتبه بالاتری نسبت به اسب عرب و اسب پارسی می باشد . به رغم مشکلات بالقوه ای که در امر نشانه گذاری ژنتیکی وجود دارد در یک Dendogram قابل قبول می توان مبنای اسبهای تاریخی را مشخص کرد. در نمودار شماره ۱ شاخه اصلی وجود دارد .در داخل این چارت اسب عرب یک گروه فشرده را به خود اختصاص داده است . اسبها کرد و آخال تکه مستقلا دارای یک شاخه هشتند . اسبچه خزر مبنای زیر گروهی است که یابو و ترکمن را شامل می شود . این گروه در حقیقت اجداد اسبهای مشرق زمین هستند و اسبچه خزر دارای قدمت بیشتری نسبت به سایرین است .
نژادهاي اسب

نژادهاي گوناگوني از اسب در جهان وجود دارند که در گروه هاي مختلفي از جمله: نژادهاي کاري، نژادهاي سرعتي و استقامت طبقه بندي مي شوند. که در زير به هر کدام از اين نژادها اشاره شده است:
نژادهاي شرقي و ايراني
نژادهائي که در کشورهاي شرقي از جمله ايران وجود دارند شامل اسبهاي اصيل خوزستاني و پارسي (اسب نژاد عرب)، اسب کرد، شاگيا، آخال تکه، اسبچه زيبا خزر، يابو و ترکمن هستند که در ادامه به خلاصه از ويژگيهاي آنها اشاره شده است:

1- اسب اصيل خوزستان:

2- اسب کرد:
بر سنگ هاي کوه بيستون تصوير اسب شگفت انگيزي با استخوان بندي بسيار قوي نمايان است. آن چنان که شايسته يک اسب کوهستان است اين اسب سري بزرگ ، استخوان پيشاني و ستيغ هاي گونه اي برجسته ، گوش ها عقب و سرشار از توانايي و هوش است. اين خصوصيات اسبي است که چندان بلند نيست ولي چنان قوي و مستقر و تواناست که در طول قرون و اعصار ؛ مرکب انسان هايي است که در نبرد بي امان زندگي ، براي زنده ماندن و برتري جويي جنگيده و به کار مشکل زندگي اشتغال داشته اند.نام اين نژاد اسب نسايي است. يونانيان آن را تحسين کرده و از پاهايي که زمين را لرزانده سخن گفته اند. اين نژاد اسب، امروزه وجود ندارد ولي گاهي سري بالا، ستيغ هاي گونه اي برجسته و چشماني سنگين و پوزه اي دراز در اسبي ديده مي شود که يادگار نياکان او، همان اسب نسايي است و گاه گردني قوي و ستبر و زماني دست و پايي که واقعا زمين را مي لرزاند، اينها نيز يادگار نياکان او هستند. از نژاد نسايي به معناي خالص آن ، کم باقي مانده است ولي از نتايج ان دو تيره وجود دارد که يکي در قسمت شرقي و ديگري در غرب مناطق کردستان است. تيره شرقي شباهت هاي فراواني با نسايي باستان دارد و به نام اسب کرد مشهور است. اگر از تغييرات و اختلاط هاي آن بگذريم ، داراي همان ويژگي هاست که پدران آن دارا بوده اند:
..
- پيشاني برجسته و گاهي مستقيم
- سر سنگين
- چشم ها عميق و خشن - استخوان بيني دراز
- منخرين تنگ
- ستيغ گونه هويدا
- فاصله دو استخوان فک در ناحيه حلق زياد
- اتصال سر و گردن خشن
- گردن قوي ، سينه از جلو به حد قابل توجه عضلاني
- دست و پا کوتاه و بسيار محکم با اندک مو در ناحيه شاخ مو
- در مجموع بدن عضلاني و جمع
- بسيار باهوش ، مطيع ، صبور و در راهپيمايي در زمين هاي کوهستاني توانا
..
اسب کرد ، فوق العاده قانع بوده ومي توان همين را دليل مقاومت بي ماننداو در کوهستان و همچنين در ميدانهاي چوگان دانست، و در زمستان هاي سخت نواحي کوهستاني کردستان که هيچ وسيله نقليه اي قادر به حرکت و عبور نيست عامل انتقال افراد و بيماران از روستايي به روستاي ديگر بوده، زيرا پر نفس است و نه تنها به زودي از پا در نمي آيد بلکه به علت قوي بودن اندام و دست و پا کمتر به بيماري هاي رايج ميدان چوگان مبتلا مي گردد.
...
لازم به ذکر است که امروزه فروش اسب هاي چوگان آرژانتيني يکي از اقلام صادراتي کشور آرژانتين را که سالانه مبلغ هنگفتي دلار عايد دولت آن مي کند تشکيل مي دهد.اگر در جهت حفظ و توليد اسب کرد کمي تلاش شود ، نه تنها از نژاد پوني آرژانتيني دست کمي ندارد ، بلکه به مراتب از آن بهتر است.
...
3- اسبچه خزر :
اسب کوچک کرانه دريا خزر با پيشينه اي در حدود سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح و نياي بسياري از اسبان جهان تنها نزديک به چهار دهه است که مورد شناسائي قرار گرفته است.
ويژگيهاي اختصاصي اين نژاد و ارزش آن در تاريخ تکاملي اسب در جهان سبب گسترش آن در کشورهاي گوناگون شده است به گونه اي که هم اکنون حدود 16 انجمن ثبت شده اختصاصي براي اين نژاد در جهان وجود دارد و هرساله نيز مسابقات ورزشي و گردهمائي جهان آن در حال برگزاري مي باشد.
با وجود اينکه مدت زيادي از شناسائي اسبچه خزر نمي گذرد و اولين گزارش در خصوص اين نژاد در سال 1344 از روستاهاي نزديک آمل ثبت گرديده است اما مطالعات تاريخي و شواهد باستاني گوياي اين مطلب است که نژاد اسبي کوچک با قامتي در حدود 100 سانتي متر در نواحي غربي آسيا در دشتهاي حد فاصل درياي خزر تا درياي سياه، بين النهرين، ايران، سوريه و فلسطين به ثبت رسيده است و بنام اسبان ليديائي مشهور شده بودند. پيش از شناسائي اين نژآد اعتقاد جهانيان بر اين بود که تا پيش از مهاجرت اقوام هند و اروپائي به ايران (حدود 3-2 هزار سال پيش از ميلاد مسيح) اسب در ايران وجود نداشته اما پس از شناسائي اسب خزر همگان دريافتند که بخش قابل ملاحظه اي از بقاياي تک سميان در ايران کشف شده است که مربوط به اسبان خزر بوده و اين نژاد يکي از چهار تيره اصلي اجداد اسبان خونگرم امروزي جهان مي باشد.
در آثار به جا مانده از تمدنهاي باستاني ماوراء النهر، ايران، بين النهرين و حتي مصر تصاوير و مجسمه هائي از اين نوع نژاد مشاهده مي شود.
در نقوش حکاکي شده بر پلکانهاي شمالي و شرقي تخت جمشيد، در مهر داريوش بزرگ، در گنجينه آمو دريا در موزه بريتانيا، در نقش رستم و داراب گرد، اسب کوچکي مشاهده مي شود که بنابر مطالعات فسيل شناسي بر روي بقاياي اسکلت هاي يافت شده در اطراف همدان مي توان نتيجه گيري کرد که اسب خزر هزاره اول ميلاد وجود داشته و قدمت تاريخي آن به سه هزار سال پيش از ميلاد مي رسد.
اسبچه ايراني (کاسپين پوني) به دليل ظرافت و زيبائي خاصي که دارد طرفداران بسياري را در ايران و جهان پيدا کرده است و در تحقيقات بعمل آمده مشخص شده که اسبچه ايراني منشا تمامي اسبهاي ترکمن و اسب اصيل خوزستان (اسب عرب) بوده است. خصوصيات رفتاري اين نژاد حاکي از هوش سرشار آن بوده و مهمترين ويژگي آن فراگيري سريع و آسان رفتارهاي آموزشي آن بوده و تلفيق اين هوش با خلق و خوي مهربان اين نژاد آنرا جزو بهترين نژادها جهت سوارکاري و آموزش سوارکاري کودکان در جهان قرار داده است. اين نژاد به واسطه کوتاهي قد عنوان پوني را به خود اختصاص داده است ولي در مقايسه با ساير نژآدهاي پوني در جهان که اسباني با بدني چاق و کوتاه واندامهاي حرکتي قوي و زمخت و فاقد تناسب اندام مي باشند، فورا اين اسب از اين نوع نژاد مجزا شده و به اسب مينياتوري معروف گشت.
ويژگيهاي ظاهري اين اسب بسيار قابل توجه و منحصر به فرد مي باشد که در ادامه به پاره اي از آنها اشاره مي کنيم:

1- چشم ها: اغلب برجسته، بادامي شکل، بزرگ، تيره رنگ و متمايل به پائين است.
2- منخرين: بزرگ و خوش فرم و در هنگام فعاليت به اندازه کافي باز مي شود.
3- گوشها: کوتاه و با فاصله از يکديگر، متحرک و زنده و اغلب انتهاي آنها تيز است.
4- سر: عريض با پيشاني محدب که استخوان پيشاني با زاويه مناسبي با استخوان بيني اتصال پيدا مي کند.
همچنين ناحيه استخوان گونه عميق و برجسته بوده و دو استخوان فک پائين در محل اتصال به گلو از فاصله زيادي برخوردار است. پوزه ظريف و مشخص در انتهاي سر قرار گرفته است.
5- گردن: بلند بوده و با انحنائي موزون به سينه متصل مي گردد.
6- کتف و جدوگاه: کتف طويل و داراي شيب مطلوب به همراه يک جدوگاه قوي مي باشد.
7- بدن و تنه: مشخصا داراي بدني ظريف و ريز نقش است با عمق سينه زياد که پهناي سينه نسبت به پهناي بدن بيشتر است. تنه به صورت يکپارچه با اندام خلفي مشخص و فضاي کافي براي زين.
8- مفصل خرگوشي: شايد به دليل زيستگاه کوهستاني منشا اين نژاد، مفصل خرگوشي نسبت به نژادهاي گوناگون مناطق پست مي تواند زاويه بيشتري داشته باشد.
9- اندام حرکتي: در مقايسه با طول، اين اندامها قطر کمي دارند.
10- سم ها: سم هر دو اندام قدامي و خلفي بيضي شکل بوده و کف و جدار سمها به قدري محکم و سخت مي باشد که تنها در مناطق بسيار نا هموار و خشن نياز به نعل پيدا مي کند. همچنين جسم چنگال در سم بسيار کوچک است.
11- پوشش خارجي: پوست و مو نرم و نازک بوده و موها در تابستان ابريشمي و نرم و همراه با درخشندگي خاصي مي باشد. در زمستان موها، يال و دم پر پشت شده اما لطيف و ابريشمي است. يال معمولا لخت بوده و رشد زيادي دارد. دم حالت افتاده نداشته و در پائين مفصل مچ رويش مو وجود ندارد.
12- رنگها: به تمامي رنگها به جز رنگ مخلوط سياه و سفيد (pinto) ديده مي شوند رنگ خاکستري از طريق تغيير به طيفي از رنگهاي قرمز (ابرش) نهايتا به رنگ سفيد در هنگام بلوغ تبديل مي شود.
13- ارتفاع: مواردي که تا به امروز ثبت شده ارتفاع جدوگاه 100 تا 120 سانتيمتر است. رشد اسبهاي خزري سريع است، اسبهاي جوان در حدود 18 ماهگي به حداکثر ارتفاع مي رسند.
14- نحوه حرکت و کارآئي: اين اسب ذاتا چابک بوده و داراي قدرت پرش قابل توجهي است. در هنگام گام برداشتن داراي حرکتي شناور گونه است. در هنگام يورتمه داراي حرکت کشيده و کوتاه است و از کتف به خوبي استفاده مي کند. حرکت چهار قدم سريع است .
15- اخلاق: بسيار هوشيار و با استعداد در يادگيري مي باشد. درعين حال مهربان و صبور است. خصوصيات رفتاري اين نژاد حاکي از هوش سرشار آن بوده و مهمترين ويژگي آن فراگيري سريع و آسان رفتارهاي آموزشي مي باشد. تلفيق اين هوش با خلق و خوي مهربان اين نژاد آنرا جزو بهترين نژادها جهت آموزش سوارکاري به کودکان قرار داده است.
در انتها بايد گفت که با توجه به تاريخچه اسبچه کرانه درياي خزر، اين اسبچه نقش به سزائي را در سير تکاملي اسب داشته و منشا و زادگاه اصلي و اوليه آن کرانه هاي درياي خزر که کشور ايران است مي باشد. ديگر آنکه به عقيده کارشناسان اين نژاد يک پوني نيست بلکه يک اسب مينياتوري است چراکه از مشخصات پوني دست و پاي کوتاه و بدن زمخت و گوشتالود است در حاليکه اسبچه خزري داراي دست و پائي کشيده و بدني چابک و داراي تمامي مشخصات يک اسب اصيل است. اين اسب با ويژگيهاي عالي و به جهت خلوص ژني يک گنجينه ملي محسوب شده و نبايد اين ثروت ملي را کم ارزش گذاشت و از عرصه ورزشي و تفريحي، علمي و اقتصادي به دور نگاه داشت. اين اسب و نژاده خالص آن با برتري فيزيولوژيکي در کشورهاي اروپائي بسيار خواهان دارد و مي بايست که به جهت صادرات و حفظ آن تلاش شود.
منبع :فارم ايران
نقش دانش رفتار شناسي در پرورش اسب

به نظر مي رسدگله هاي رميده ويا درحال چراي اسب نقاشي شده در دشتهاي دوردست آنچنان قرابتي با اسبهاي اهلي درون اصطبلها كه ايام را به خوردن و كار كردن و يا چريدن در پادوكها مي گذرانند نداشته باشند ، اعمال و رفتارشان را از اجداد وحشي خود به ارث برده وحفظ كرده اند.
اگر با اسب سرو كار داريد بايد بر رفتار او اشراف داشته باشيد تا از واكنشهاي او در قبال محركهاي خاص آگاه بوده و زبان گوياي اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانيد.عمده دليل بر اين آگاهي ، ايمني است . براي اجتناب از هر گونه خطر و يا آسيب احتمالي . ديگر ويژگي اين آگاهي حفظ سلامت جسم و روان اوست كه به موقع از بيماري و يا ناخشنودي او مطلع شده و در پي رفع آن بر آييد . و ديگر آنكه بتوانيد با علم به رفتار اسب اين حيوان را به بهترين نحو تر بيت نموده و ازاودر جهت هاي اهداف خويش استفاده كنيد.

روش طبيعي زندگي اسب
امروزه گله هاي اندكي آن هم در دورافتاده ترين نقاط كره زمين به زندگي ادامه ميدهند.دراين روش زندگي طبيعي و آزادانه آنها چراگاهها،سبزينه زارها،بوته زارهارا براي پيدا كردن آب و غذا در مي نوردند.زندگي در گله حافظ امنيت آنهاست و اين گله را سيلمي برتر،محافظت مي كند و احتمال خطر قريب الوقوع را هشدار مي دهد .
اسب وحشي بايد واكنشهاي سريعي داشته باشد تا بتواند به زندگي ادامه دهد.كره هاي نو زائيده شده بايد به سرعت سرپا بايستند تا اگر گله رميد،آنرا همراهي كنند.اسب فقط به هنگامي كه گير مي افتد با لگد و سر دست زدن ويا گاز گرفتن به دفاع بر مي خيزد .ضامن تنازع بقا در اسب شنوائي خوب، ديد وسيع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسياري از ويژگي ها و غرايز اسبهاي وحشي در مناطق امروزي به چشم مي خورد براي اطلاع از واكنشهاي خاص اسب بايد اين غرايز و ويژگي را بشناسيم.
وجوه تمايز - مشخصات
اسب داراي وجوه تمايز و مشخصاتي است كه بخشي از طبيعت او هستند و اين رفتار و روش متمايز زندگي اش او را از ساير موجودات متمايز مي كند .

اجتماعي بودن
اسبها به زندگي در كنار يكديگر و گاهي در ديگر حيوانات نيازمندند .از زماني كه اسبها به وسيله شكارچيان شكار مي شدند ، زندگي گله وار امنيت آنها را ضمانت مي كرده است چرا كه تعدد ، شانس بقا را بيشتر كرده، اهميت بخش بوده و فرار را تسريع مي كرده است . ممكن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگيري با يكديگر ببينيد كه اين ناشي از خصيصه اجتماعي بودنشان است و تنهايي اورا خمود وكج خلق مي كند.
اگر اسبي در محوطه اي محصوربه تنهايي رها شود ، به وضوح ديده مي شود كه سراسيمه و شيهه كشان به اين طرف و آن طرف دويده و حتي از نرده ها مي پرد تا خود را به ديگران و در كنارشان برساند. بعضي از اسبها از بودن در كنا رحيواناتي مثل گاو و گوسفند هم راضي به نظر مي رسند ولي به ندرت تنهايي را دوست دارند.
فهرست صفات ويژه براي به خاطر سپاري زندگي اجتماعي ( گله ) ؛پرسه زني ، تقليد كننده،چرنده ،كنجكاوي ، حافظه قوي، قانون سلسله مراتب مي باشد.

پرسه زني
اسبها در طبيعت به دنبال غذا از مرتعي به مرتع ديگر پرسه زده و چرا مي كنند.بيشتر اسبها امروزه درحصارها نگهداري مي شوندولي اين خصيصه را همچنان حفظ كرده اند . ممكن است اسبي در حال چريدن در محلي ناگهان به محل ديگري نقل مكان كند . نكته جالب ، غريزه ميل به منزل است كه در اسبهاي اهلي همچنان به قوت خود باقي است .
چه بسا اتفاق افتاده كه اسبي رم كرده با سواريابدون سوار راهي منزل شده وحتي اگر سوارراه راگم كرده باشد اسب او را به طرف آن رهنمون كرده است . اسبها باعلاقه وشوق زياد باگامهايي بلندتربه سمت منزل واسبهاي ديگربرمي گردند.
ساز و كار دفاعي
بيشتر واكنش اسبها بازتاب اين حقيقت است كه آنها قرباني شكارچيان بوده اند .وسيله دفاعي آنها به ترتيب اولويت فرار و سپس جنگ است .
اولين واكنش فرار است و در صورت گير افتادن به لگد پراني ،جفتك اندازي و الاكلنگ و سردست زدن مي پردازند ،كه در اين حالت از ضربات دست همانند پا استفاده مي شود.
اسبهابرسرآب وغذابايكديگرمبارزه نموده وبرتري خودرابه رخ ديگري مي كشند تااينكه رغيب راازمحيط دوركنند.

قانون سلسله مراتب
به طريق اولي اسبها آزادي خواه نيستند و به هنگام زندگي آرام و در صورت هجوم دسته اي گرگ وقت را براي فرار كردن يا نكردن تلف نمي كنند .در اين حالت به تبعيت از رهبري سيلمي غالب پا به فرار مي گذارند . اين سيلمي محافظ گله و راهنماي آنها به طرف آب و علوفه است . در بيشتراوقات اين نقش رهبري را براي اسبهاي اهلي،انسان عهده دارمي شود . در گله اسبهاي وحشي سيلمي ويا ماديان غالب عهده دار رهبري است كه اين رهبريت تحت قانون اطاعت ازبرترياسلسله مراتب قدرت،صورت مي گيرد و براي عهده دار شدن اين نقش قدرت وقاطعيت،نقش اساسي ايفا مي كند .
كنجكاوي
اسبها شديدا كنجكاوند واغلب براي كشف غير معمول ها به اين طرف و آنطرف سر مي زنند ،از اين خصيصه مي توان براي به دام انداختن اسبهاي دست نيافتني درمزارع استفاده كرد. دراصطبلهايي كه اصولي ساخته شده اند ديواره ي كناري هرباكس طوري طراحي شده كه اسبها به راحتي قادر به ديدن هم باشند تا كنجكاويشان درمورد اسبهاي ديگر ارضاء شود. اسب مي خواهد بدان اسبي كه درهمسايگي اش ميباشدكيست ، چه ويژگيهايي دارد،چه ميكند تابتواند بااوارتباط ديداري ، علاوه برشنيداري داشته باشد.
چرنده
اسب چرنده اي است كه از هر نوع سبزينه اي تغذيه مي كند . او در 24 ساعت بين 16تا20 ساعت بطور پيوسته وكم كم مي چرد و زمان استراحتش كوتاه است . اين نحوه چراي كم كم ، پيوسته خوردن ناميده مي شود. اسبهابراي چريدن تمايل بيشتري به صورت گله اي دارند شايدماديانهارابه همراه كره هايشان درمحيطي بازوسرسبزبسيارديده باشيدكه
مشغول چرايند.

تقليد
اسبها از يكديگر تقليد كرده و از همين طريق عادات بد از قبيل انواع تيك و اين پا، آن پا كردن را فرا مي گيرند . دواسبي كه درمجاورت هم بودنديكي ازديگري دندان كشيدن به ديواره باكس واين پا و آن پا كردن را تقليدمي كرد.

حافظه قوي
حافظه اسب بخصوص در مورد تنبيه هاي دردناك بسيار قوي است . اگربه دنبال مقاطعي از طول عمر تربيتي با اوبد رفتاري شود ، در شرايط مشابه او تبديل به موجودي نا خوشايند خواهد شد . و بنابراين خوش رفتاري با او از همان بدو شروع به كار و نو جواني داراي اهميت بسزايي است . اسبهابه خوبي اسبهاي هم اصطبلي رامي شناسند و باهم ارتباط برقرار مي كنند وتازه واردها راديده و سعي درجهت شناخت ايجاد ارتباط برمي آيند.

غرايز
اسبها داراي رفتار هاي غريزي قوي هستند.اين غرايزارثي اند،كه به صورت بازتابهاي احساسي به شرايط و عوامل تأثير گذار تجلي مي كنند. اين بازتابها را مي توان در اندام يا بيني آنها مشاهده كرد . ترس ، عصبيت ، خشم ، درد ، خشنودي وناخشنودي ، توجه جلب شده

ترس
در فضاي باز اسب ترسيده رم مي كند.او به سرعت به دورخودمي چرخدوبعد فرارمي كند. گاهي ديده مي شود كه پديده اي باعث فرار او شده و رميده و سپس باز گشته و به آن خيره شده است.اگر پديده آنچنان تهديد كننده نباشد ، او با سري به پائين كشيده شده و فرنه كنان در حالي كه همچنان خود را آماده فرار كردن نگه ميدارد ، به موضوع نزديك مي شود . در حال سواري ممكن است صدايي و يا حركتي ناگهاني اسب را به جهيدن به سمت مخالف آن وا دارد كه اگر خطر ادامه داشته باشد چرخيده و فرار مي كند.در اصطبل اسب تا حد ممكن خود را از موضوع مورد ترس دور نگه مي دارد و به گوشه اي از باكس پناه مي بردوسررابالا ميگيرد، مورد ترس را با چشماني از حدقه در آمده و خيره مي نگرد ، پره هاي بيني باز شده و فرنه ميكند،گوشهايش سيخ وجنبنده اند تاهرصدايي راسريعاً بشنود،بدن خود رادرامتداد موضوع ترس نگه داشته وتامي تواندآنرا بالا كشيده وعضلات خودرامنقبض ميكندوآماده دفاع ازخويش مي شود.

عصبيت
سر را بالا گرفته و چشمانش راازحدقه بيرون زده وبسيار هوشيار است . پره هاي بيني باز شده وفرنه ميكشد ياصدايي خرخر گونه از بيني خارج ميكند.گوشهاسيخ،جنبان و حساسند.اندام كشيده ومنقبض وآماده فرار. اسب ممكن است بلرزد، رعشه بگيرد ياعرق كند.ضربان قلبش تندتر مي شود و به تناوب پهن مي ريزد.

خشم
اسب عصباني سرش را پائين مي گيرد،گوشها را به عقب مي خواباند،گردن را به جلو مي كشد و چشمانش تنگ مي شود. لبها را براي نشان دادن دندانها از هم باز مي كند و حالت پرخاش جويانه به خود مي گيردوعقب خودرابه طرفين مي چرخاند . ممكن است سعي كند لگد زده و يا گاز بگيرد .
......


در بخش پيشين مقاله به نکاتي در خصوص رفتار شناسي اسب اشاره شد و در اين بخش نيز کوشش شده تا شاخه هاي ديگر اين موضوع مورد بررسي قرار گيرند:
درد
ضربات دردناك اسب را فرار مي دهد.اگر گير بيافتد،گردنش افراشته، چشمانش تنگ و گاهي ممكن است سردست زده لگد بزند و گاز بگيرد. مهمترين بازتاب ضربه هاي دردناك ماندگاري و خاطره ناخوشايند آن است كه نه فقط رم كرده بلكه با الا كلنك و يا سردست زدن سوار را به زمين بزند . الاكلنگ واكنشي است در قبال خطري از پشت،كه ممكن است ناشي از پريدن گرگي درنده بر پشت اسب بوده باشد.الا كلنگ رامي نوان نشاني ازشادييا هيجان هم دانست.

خشنودي
اسب در اين حالت در آرامش كامل و راحت، عضلاتش شل، پوستش شفاف است وگوشهايش به آرامي درجستجوي صدا مي جنبند.

ناخشنودي
اسب در اين حالت در خود فرو رفته،خمود،بي روحيه و بي حال است و يا برخوردي خصمانه دارد. سرش پائين و چشمان بي حال و نگاه خسته وگوشها افتاده و پوستش كدر مي باشد. ادامه اين حالت، اسب را به ناهنجاريهاي درون اصطبل و يا پرخاش جويي مبتلا مي كند .

توجه جلب شده
گردن كماني ، پره هاي دماغ گشاد، گوشها جنبان ، بدون انقباض چشمان براق و پوزه به جلو كشيده شده و نگاهش كنجكاوانه هدف را مي نگرد .

هيجان زده
سر را بالا گرفته ، تنفس تند ، پره هاي بيني باز و فرنه كنان، گوشها سيخ و چشمان براقند و اسب ورجه ورجه كرده و احتمالاً الا كلنگ مي كند بدنش هوشيار ، دم سيخ و ممكن است عرق كند.

شرارت
گوشها به عقب ولي نه كاملاً خوابيده ، چشمان تنگ با نگاههايي معني دار، پره هاي دماغ بسته اسب ممكن است لگد زده و يا فوراً پشت كند .

بازيگوشي
ممكن است با دست زمين را بكند،به سرعت حركت كرده ، دويده ، لگدهايش كوتاه باشدوالا كلنگ كند.كره هابيشتربازي مي كنند . ولي اسبهاي مسن هم گاهي از بازيگوشي غافل نيستند.

هوشياري
گوشها سيخ و جنبان ، چشمها شفاف و هوشيار، بدن بدون انقباض و آماده است .

نبرد بر سر قلمرو
ممكن است با گردني كشيده شده و پايين و يا با گردني كماني به بالا نگه داشته شده ، دندانها نمايان و لبها تهديد كننده باشند.گوشها كاملاً به عقب خوابيده،چشمها تنگ و تهديد كننده، بدن كشيده و با دست زمين را ميكند يا به طرفــين پشت كرده و مي چرخد و آماده لگد زدن است .

اصوات
صداي اسب مي تواند مبين احساسات دروني او و يا عملي باشد كه در شرف انجام آن است .

شيهه
براي دعوت اسبهاي ديگروياوسيله اي است براي جلب توجه، اغلب اين صدا به هنگام جدا شدن كره از مادر شنيده مي شود.

شيهه ملايم
اين نوع صدا به هنگام هيجان و يا ايجاد تنشي شنيده مي شود.

هرهر
دعوت از اسبي در نزديك،اظهار آشنايي با شخص نزديك شونده و اظهار خوشحالي،به خصوص به هنگام دادن خوراك لذيذ.

صداي خارج شده از دماغ
نشان دهنده هيجان ،خوشحالي است . ممكن است به عنوان اولين علائم ترس هم شنيده شود ويا اسب خواسته باشد دماغ خودرا تميز كند.

فرنه
به همگام تعيين قلمرو و بو كردن پهن به گوش مي رسد .

رفتار با اسب

اصول كلي رفتار با اسب
رفتار خوش ،ارتباط و انضباط ،به همان اندازه كه در رفتار انسان با ديگر انسانها داراي اهميت است در مورد رفتار با اسب نيز داراي جايگاه خاص خود مي باشد .

خوش رفتاري
همانگونه كه بازتاب رفتاري انسانها نمودار تربيت آنهاست، رفتاراسبها نيزنشان دهنده نوع تربيت آنهاست. اسبهابه طور كلي نه فقط به مهترومربيان خود وابسته هستندبلكه نسبت به رفتاروخصوصيات اخلاقي سواركارانشان حساسيت نشان ميدهند. اسب براي خوش رفتاري بايد آموزش ديده شود ، و ساده ترين اين آموزشها عبارتند از :
آرامش كامل به هنگام تيمار،بلند كردن دست وپاهاباآرامش براي نظافت

ارتباط
آنهايي كه با اسب سر و كار دارند بايد بياموزند كه در امر آموزش مثبت بوده و كارشان تداوم داشته باشد . اگر خواسته هاي آموزش دهنده مبهم و متغير باشد اسب به سرعت
سردرگم مي شود. بنابر اين لازم است بدانيم كه چه نكته اي را چگونه بياموزيم و اين امكان پذير نيست ،مگر روش صحيح كار با اسب را آموخته و به هنگام كار با او كاملا متكي به نفس باشيم .

انضباط و تشويق
روان اسبها در كره گي پاك است و رفتار آنها در آينده پي آمد چگونگي خوش و يا بد رفتاري آنها در طول نگهداري از آنها مي باشد. به هنگام كار با اسب انضباط اهميت خاصي دارد. اگر حركتي غلط را اصلاح كرده و حركت صحيح را پاداش دهيم ، اسب به زودي در مي يابد كه كدام حركات صحيح است و سعي در تداوم آنها خواهد داشت.حركت غلط اسب بايد قاطعانه وبا صدائي بلند سرزنش شود.اغلب اين روش موثر مي افتد،ايجاد كمي تفاوت در صدا و قاطعانه بيان شدن آن كافي به نظر مي رسد. اگر مربي به طور دائم بر سر اسب فرياد بكشد، اسب به صداي بلند خو كرده و برايش عادي ميشود.
اگر صداي بلند فايده نكرد ،ضربه هاي كف دست روي گردن و كپل و در صورتي كه گاز ميگيرد روي پوزه لازم است.تنبيه بايد بلا فاصله باشد تا او در يابد از او چه مي خواهند.به محض انكه اسب درسش را آموخت ، دادن پاداش واجب مي شود .نوازش،صدائي مهربان ،و يا حبه اي قند، به او مي فهماندكه پي آمد رفتار صحيحش ، خوش رفتاري است.خوش رفتاري اعتماد اسبها را جلب كرده و متكي به نفس و خوش رفتار شده و به موجوداتي دوست داشتني تبديل مي شوند.

چگونگي رفتار با اسب
اسب دو تصوير جدا از هم را به يك باره مي بيند يكي را با چشم راست و ديگري را با چشم چپ.اسب با بالا و پايين آوردن سرخود اشياء را در كانون چشمهاي خود متمركز ميكند چون مردمك چشم اسب بر خلاف مردمك چشم ما قادر به حركت و جابجائي براي تمركز بر روي اشياء نيست.
حس بويايي اسب تكامل يافته و قوي است . اسب مي تواند خانه اش ، چراگاه و دوستانش را با بوئيدن به خوبي تشخيص دهد . هر نوع شيء يا حيوان بيگانه را ارزيابي كند و
تشخيص دهد كه آيا خطر ناك است يا بي خطر . اگر حس بويائي حافظه اسب رابه كارانداخته و به ياد آورد كه آن شيء يا حيوان ناآشنا ، زماني باعث هراسش شده است
از آن شيء يا حيوان مي گريزد يا به آن حمله مي كند.
حس لامسه اسب نيز قوي است به دليل برخورداري از گيرنده هاي لامسه به راحتي قابل كنترل است بخصوص نواحي بيني ،دهان ،گوشها ، گردن ، جدوگاه و دنده هايش
بسيار حساسند .
به هنگام نزديك شدن به اسب با او صحبت كنيد تا مطمئن شويد كه متوجه شما شده است . زيرا اسبها در حالت ايستاده چرت مي زنند و ممكن است وقتي به آنها نزديك مي شويد خواب باشند و واكنش نشان دهند.به يك اسب هراسان و وحشت زده فرصت دهيد تا آرامش خود را باز يابد و سپس به كار كردن با او ادامه دهيد . اگر حيوان متوجه حضور شما نشده باشد ممكن است ترسيده و در خطر صدمه ديدن قرار گيريد . بايد سعي كنيد با حالات و تغييرات سر ، گوشها و چشمهاي اسب آشنا شويد.
عوامل محيطي مانند رعد و برق ، باد و نزولات آسماني بر چگونگي رفتار اسب اثر مي گذارند . رفتار و واكنش اسبها در روزهايي كه هوا منقلب و متغير است باروزهايي كه هواآرام است كاملاً متفاوت مي باشد . اگر اسب را در يك اصطبل انفرادي يا حصار محدود ومحصور نمائيد به راحتي به يك برنامه غذايي خاص خو مي گيردواگراين عادت را از آن بگيريد رفتارش تغييرميكند .
اسبها به راحتي رفتارهاي ناپسند را فرا مي گيرند آنها حالات و رفتار يكديگررا تقليدميكنند ثمره اين تقليد اسبهاي افساركش،لگدزن،گاز گير و هواخوار است. مي توان با درك صحيح روحيه وروان اسب و تربيت مناسب او از بروز اين رفتارهاي ناپسند و نامطلوب پيشگيري کرد. براي نزديك شدن ، گرفتن و افسار كردن اسبي كه خوب تربيت شده است نيازي به مهار فيزيكي وجود ندارد. به جاي آن مي توانيدباتكيه برشرايط وحالات روانشناسانه كسب شده از سوي اسب از بدو تولد تا كنون اورا صدا بزنيد و انتظار داشته باشيدكه توقف كند،آرام بايستد و به شما اجازه نزديك شدن و افسار بستن را بدهد . بسياري از سوار كاران دريافته اند شناخت حالات ، روحيات ، شخصيت ، رفتاراسبهادرشرايط مختلف بايكديگرفرق ميكندوهمانند ما انسانها خصوصيات روحي و رواني خاص خودرادارند.

نتيجه
شمابه عنوان يك مالك،مربي،سواركارويامهتريك اسب باشناخت حالات و خصوصيات واخلاق اسب خودمي توانيدبه بهترين نحواوراتربيت كرده واز اودر جهت اهداف خود استفاده كنيد. درصورت شناخت رفتارهاي اسب ميتوان اين موجودزيباوقدرتمندرادرورزشهايي مثل چوگان،كورس،پرش،استقامت،درساژ ودرزمينه هاي تفريحي وآموزشي وتحقيقاتي وعلمي و بهبودصنعت پرورش ودرزمينه پزشكي استفاده نمود.حتي ميتوان درجايگاه يكي ازبهترين دوستان انسان ،اسب راقرارداد.
به بيان يكي از دوستان كه براي نخستين باراسب را از نزديك مشاهده ميكرد :
اسب انساني است كه قادر به سخنگويي نيست.
........
.......
نويسنده: زهرا عليپور
دانشجوي رشته پرورش اسب