انجمن سایت زنبورعسل ایران

با سلام


میخواستم بدانم که انسان قدرت تحمل چند نیش به صورت همزمان را داره . من خودم که تازه کار و بی تجربه هستم هفته قبل هنگام تعویض کندو حدود 25 نیش از زنورهام خوردم و این نیش ها در روی دستان و بیشترش مچ پام بود. اولش نگران بودم که نکنه موردی برام پیش بیاد.

البته آن شب لرز کردم و نمی دانم که بدلیل این موضوع بود و اصلا همچین اثراتی از خودش میزاره؟

لطفا اگه تجربه مشابهی داشتید و اینکه تا حالا بیشترین نیشی که بطور همزمان خوردید چند تا بوده را بفرمائید.

با سلا م.
به نظر من قدر تتحمل تو افراد مختلف متفاوت هست بستگی به میزان حساسیت بدن فرد به نیش زنبور داره . برادر من با یه نیش راهی بیمارستان میشه . ولی خود من 46 تا نیش همزمان خوردم . واسه من که هر چقدر نیش به بدنم بزنن مشکلی ندارم ولی سرم یبار 5 تا نیش خورد خیلی حالم بد شد .

من نیز این تجربه را داشته ام 4سال پیش اوایل شروع کار نزدیک به 160تانیشم زدند که تا پای مرگ رفتم تب ولرز شدید استفراغ وخارش از عوارض ان بود که با چندتا امپول و سرم وقرص خوب شدم یه جایی خوندم که نوشته بود رو فشار خون تاثیر میزاره تب ولرزش به خاطر اینه

یک بار در 11 سالگی حدود 10 الی 15 تا نیش خوردم و لرز کردم که پدرم مرا به رودخانه نزدیک منزل برد و به آب انداخت و دوساعتی در آب ماندم و لرز برطرف شد و بهتر شدم. ولی دردش و حالت گرمازدگی تا 12 ساعت در من باقی مانده بود. بعد از اون بارها شده که بیشتر نیش خورده ام اما دیگه لرز نداشتم.

همیشه تعداد نیش خوردن مهم نیست جای نیش خوردن هم مهمه
من یه بار اوایل دقیقا رو گلوم نیش خورد که در کمتر از یه ربع نفسم بالا نمی اومد و ماجراهای بعدش تو بیمارستان .... تو رگی و ...
از نظر تعداد 15 تا رو خوردم اونم یه بار اول بهار که همشون به جای حمله به بالا تنه به پام حمله کردن و همه هم به یه پام نیش زدند.تا یه ماه هم فقط به سمت پایین حمله میکردن. برام فوق الهاده بود رفتار اون کلنیم :)

yasmangola_love نوشته شده:همیشه تعداد نیش خوردن مهم نیست جای نیش خوردن هم مهمه
من یه بار اوایل دقیقا رو گلوم نیش خورد که در کمتر از یه ربع نفسم بالا نمی اومد و ماجراهای بعدش تو بیمارستان .... تو رگی و ...
از نظر تعداد 15 تا رو خوردم اونم یه بار اول بهار که همشون به جای حمله به بالا تنه به پام حمله کردن و همه هم به یه پام نیش زدند.تا یه ماه هم فقط به سمت پایین حمله میکردن. برام فوق الهاده بود رفتار اون کلنیم :)

حتما علامتگزاريتون كرده بودن.واسه همين به اون قسمت حمله ميكنن.

با سلام وعرض ادب و احترام خدمت دوستان و قبولی طاعات مبحث دوستان رو خوندم و تحت تاثیر قرار گرفتم و دیدم جاشه که یک خاطره ای از نیش خوردنم اونم چه نیشهای ر... براتون بگم یه دفعه زنبورها رو از جنوب میاوردم اطراف کردستان ,نگو شبش اونجا بارندگی بوده و جایی که ما قرار بود زنبور خالی کنیم رو اب برده و کلا گل و لای بود راننده 6 چرخ هم ندونسته بار رو برد رو جای که نیم متر گل بود و درست همون جا هم چپ کرد خوشبختانه شانس اوردیم که ماشین درست رو دیوار باغ چپ شد و دیوار کامیون رو رو هوا و زمین نگه داشت زنبورا رفتند هوا یه صحنه ای بود بیا و ببین اونم ساعت حدود 11 ظهر همه در رفتن و تنها کسی که مونده بود من بودم به قدری و ضعیت بد بود که روستا رو مردم تخلیه کردنند و حتی نیروی انتظامی اومد که زنبورها رو سم پاشی کنند که من جلوشون رو گرفتم خلاصه سرتون رو درد نیارم با هر بدبختی که بود تنهایی اتیش روشن کردم و دود را اند اختم باور نمیکنید با اون و ضعیت من به خودم اومدم دیدم بعد از ظهر ه که من دارم زنبورها رو دونه دونه تک و تنها از کامیون پیاده کرده و بغل زمین کنار کامیون میچینم باور کنید دوستان شاید بیش از دویست یا سیصد تا نیش فقط از بازوهام و پاهام در اوردم اونقدر پاهام ورم کرده بود که چکمه از پاهام در نمی اومد خلاصه بعد از ظهر از گشنگیو خستگی و نیش زنبور های که نوش جان کرده بودم بیهوش شدم چشم که وا کردم دیدم بارون داره میاد و زیر بارون از حال رفته ام و یک نفر هم جرات نکرده بود بیاد جلو خلاصه حدود بیست تا از زنبور هام از بین رفت و خیلی هم جعبه هام شکسته بود و یه روستا رو هم از صبح تا شب از خونه و کاشانه شون فراری داده بودم و خودم هم چند روزی زمین گیر شدم از این موضوع چند سالی هست میگذره و هنوز که هنوزه حرف نیش زنبور که میاد بدنم میلرزه چون واقعا کسی اگه منو اونجا با اون وضع میدید حتما تو کتاب گینس ثبتم میکرد اینو گفتم که دوستان به یاد داشته باشند زنبور خیلی خطر ناکه حتما موارد ایمنی رو همیشه و در هر جا رعایت کنید شاید خدا دوستم داشته که من چیزیم نشد ولی از همکاران و دوستان بودند که جونشون رو در این راه گذاشتند موفق و پیروز باشید

avrinasal نوشته شده:با سلام وعرض ادب و احترام خدمت دوستان و قبولی طاعات مبحث دوستان رو خوندم و تحت تاثیر قرار گرفتم و دیدم جاشه که یک خاطره ای از نیش خوردنم اونم چه نیشهای ر... براتون بگم یه دفعه زنبورها رو از جنوب میاوردم اطراف کردستان ,نگو شبش اونجا بارندگی بوده و جایی که ما قرار بود زنبور خالی کنیم رو اب برده و کلا گل و لای بود راننده 6 چرخ هم ندونسته بار رو برد رو جای که نیم متر گل بود و درست همون جا هم چپ کرد خوشبختانه شانس اوردیم که ماشین درست رو دیوار باغ چپ شد و دیوار کامیون رو رو هوا و زمین نگه داشت زنبورا رفتند هوا یه صحنه ای بود بیا و ببین اونم ساعت حدود 11 ظهر همه در رفتن و تنها کسی که مونده بود من بودم به قدری و ضعیت بد بود که روستا رو مردم تخلیه کردنند و حتی نیروی انتظامی اومد که زنبورها رو سم پاشی کنند که من جلوشون رو گرفتم خلاصه سرتون رو درد نیارم با هر بدبختی که بود تنهایی اتیش روشن کردم و دود را اند اختم باور نمیکنید با اون و ضعیت من به خودم اومدم دیدم بعد از ظهر ه که من دارم زنبورها رو دونه دونه تک و تنها از کامیون پیاده کرده و بغل زمین کنار کامیون میچینم باور کنید دوستان شاید بیش از دویست یا سیصد تا نیش فقط از بازوهام و پاهام در اوردم اونقدر پاهام ورم کرده بود که چکمه از پاهام در نمی اومد خلاصه بعد از ظهر از گشنگیو خستگی و نیش زنبور های که نوش جان کرده بودم بیهوش شدم چشم که وا کردم دیدم بارون داره میاد و زیر بارون از حال رفته ام و یک نفر هم جرات نکرده بود بیاد جلو خلاصه حدود بیست تا از زنبور هام از بین رفت و خیلی هم جعبه هام شکسته بود و یه روستا رو هم از صبح تا شب از خونه و کاشانه شون فراری داده بودم و خودم هم چند روزی زمین گیر شدم از این موضوع چند سالی هست میگذره و هنوز که هنوزه حرف نیش زنبور که میاد بدنم میلرزه چون واقعا کسی اگه منو اونجا با اون وضع میدید حتما تو کتاب گینس ثبتم میکرد اینو گفتم که دوستان به یاد داشته باشند زنبور خیلی خطر ناکه حتما موارد ایمنی رو همیشه و در هر جا رعایت کنید شاید خدا دوستم داشته که من چیزیم نشد ولی از همکاران و دوستان بودند که جونشون رو در این راه گذاشتند موفق و پیروز باشید

واقعا دوست عزیز خداروشکر که سالمی دوست عزیز خیلی خیلی خدارو شکر کن ...
یا علی

با سلام
عجب خاطره اي بود! نميدونم شما وقتي اين موقعيت براتون پيش اومد چقدر تجربه داشتيد كه از پسش بر اومديد من كه البته تازه امسال شروع كردم نميدونم اگه اين اتفاق واسه من پيش ميومد چكار ميكردم؟
اگه ميشه بيشتر اين خاطره رو باز كنيد و به من تازه كار ياد بديد كه تو اينجور مواقع چكار بايد كرد؟ شما چقدر دود روشن كرديد براي اونهمه زنبور؟!
در ادامه بگم كه من خودم امسال 30-40 تا نيش همزمان خوردم ولي خدا رو شكر چيزيم نشد. يكي از عوامل تاثير گذار در كاهش اثر نيش, نيش خوردن مداوم و تدريجي به مرور زمان هست كه بدن رو در برابر نيش مصونيت ميده ولي نيش براي تازه كارها يا كساني كه زنبوردار نيستن خيلي ميتونه خطرناك باشه و اينرو هم بدونيم كه افرادي كه سالانه در جهان بر اثر نيش زنبور ميميرند بيشتر از كساني است كه بر اثر نيش مار ميميرند. نيش باعث ميشه رگها گشاد شده و همين امر باعث اين ميشه كه فشار خون پايين بياد. تو بيمارستان هم معمولا دو نوع امپول ضد حساسيت و ضد التهاب تزريق ميكنند.

aliakbar نوشته شده:با سلام
عجب خاطره اي بود! نميدونم شما وقتي اين موقعيت براتون پيش اومد چقدر تجربه داشتيد كه از پسش بر اومديد من كه البته تازه امسال شروع كردم نميدونم اگه اين اتفاق واسه من پيش ميومد چكار ميكردم؟
اگه ميشه بيشتر اين خاطره رو باز كنيد و به من تازه كار ياد بديد كه تو اينجور مواقع چكار بايد كرد؟ شما چقدر دود روشن كرديد براي اونهمه زنبور؟!
در ادامه بگم كه من خودم امسال 30-40 تا نيش همزمان خوردم ولي خدا رو شكر چيزيم نشد. يكي از عوامل تاثير گذار در كاهش اثر نيش, نيش خوردن مداوم و تدريجي به مرور زمان هست كه بدن رو در برابر نيش مصونيت ميده ولي نيش براي تازه كارها يا كساني كه زنبوردار نيستن خيلي ميتونه خطرناك باشه و اينرو هم بدونيم كه افرادي كه سالانه در جهان بر اثر نيش زنبور ميميرند بيشتر از كساني است كه بر اثر نيش مار ميميرند. نيش باعث ميشه رگها گشاد شده و همين امر باعث اين ميشه كه فشار خون پايين بياد. تو بيمارستان هم معمولا دو نوع امپول ضد حساسيت و ضد التهاب تزريق ميكنند.

با سلام دوست عزیز من اون موقع لااقل 6 سال تجربه داشتم ولی نگاه کنید اونجا خدا بهم کمک کرد و خودم نیز در شرایطی بودم که مجبور بودم تنهایی همه کار رو بکنم چون همه از نیش زنبور در رفته بودنند من کیسه های شکر رو پاره کردم و دور پاهام و بدنم بستم یعنی اون قدر وضعیت بد بود که نمیشود صبر کنی اهل یه ده ریخته بودنند کوه ودشت زنبور داشت تلف میشود چون کسی رو گیر نیاوردم مجبور شدم تنهایی همه کار کنم تازه راننده کامیون رو به قدری نیش زده بودنند که بیچاره در رفته بود و فرداش اومد ما با تراکتور کامیون رو جا به جا کر دیم در حالی که اثری از راننده نبود من توصیه ام اینه که سعی کنید علاج واقعه رو قبل از وقوع انجام بدید مدیریت خوبی داشته باشید همیشه در نقل و انتقال شرایط ایمنی رو رعایت کنید تا خدایی ناکرده چنین حوادثی براتون پیش نیاد من در این چند سال زنبورداریم حوادث و اتفاقات زیادی رو تجربه کردم و همیشه سعی میکنم دیگه چنین اتفاقاتی رو تجربه نکنم و یه توصیه دیگر که دارم سعی کنید که در هنگام بازدید از کندوها هم حتما لباسو کلاه ایمنی بر تن داشته باشید لختی بازدید کردن از زنبورها افتخار نیست افتخار مدیریت خوب زنبورستان هست چون هر لحظه احتمال و قوع حادثه وجود دارد موفق و سرببلند باشید

[quote="avrinasal"]با سلام وعرض ادب و احترام خدمت دوستان و قبولی طاعات مبحث دوستان رو خوندم و تحت تاثیر قرار گرفتم و دیدم جاشه که یک خاطره ای از نیش خوردنم اونم چه نیشهای ر... براتون بگم یه دفعه زنبورها رو از جنوب میاوردم اطراف کردستان ,نگو شبش اونجا بارندگی بوده و جایی که ما قرار بود زنبور خالی کنیم رو اب برده و کلا گل و لای بود راننده 6 چرخ هم ندونسته بار رو برد رو جای که نیم متر گل بود و درست همون جا هم چپ کرد خوشبختانه شانس اوردیم که ماشین درست رو دیوار باغ چپ شد و دیوار کامیون رو رو هوا و زمین نگه داشت زنبورا رفتند هوا یه صحنه ای بود بیا و ببین اونم ساعت حدود 11 ظهر همه در رفتن و تنها کسی که مونده بود من بودم به قدری و ضعیت بد بود که روستا رو مردم تخلیه کردنند و حتی نیروی انتظامی اومد که زنبورها رو سم پاشی کنند که من جلوشون رو گرفتم خلاصه سرتون رو درد نیارم با هر بدبختی که بود تنهایی اتیش روشن کردم و دود را اند اختم باور نمیکنید با اون و ضعیت من به خودم اومدم دیدم بعد از ظهر ه که من دارم زنبورها رو دونه دونه تک و تنها از کامیون پیاده کرده و بغل زمین کنار کامیون میچینم باور کنید دوستان شاید بیش از دویست یا سیصد تا نیش فقط از بازوهام و پاهام در اوردم اونقدر پاهام ورم کرده بود که چکمه از پاهام در نمی اومد خلاصه بعد از ظهر از گشنگیو خستگی و نیش زنبور های که نوش جان کرده بودم بیهوش شدم چشم که وا کردم دیدم بارون داره میاد و زیر بارون از حال رفته ام و یک نفر هم جرات نکرده بود بیاد جلو خلاصه حدود بیست تا از زنبور هام از بین رفت و خیلی هم جعبه هام شکسته بود و یه روستا رو هم از صبح تا شب از خونه و کاشانه شون فراری داده بودم و خودم هم چند روزی زمین گیر شدم از این موضوع چند سالی هست میگذره و هنوز که هنوزه حرف نیش زنبور که میاد بدنم میلرزه چون واقعا کسی اگه منو اونجا با اون وضع میدید حتما تو کتاب گینس ثبتم میکرد اینو گفتم که دوستان به یاد داشته باشند زنبور خیلی خطر ناکه حتما موارد ایمنی رو همیشه و در هر جا رعایت کنید شاید خدا دوستم داشته که من چیزیم نشد ولی از همکاران و دوستان بودند که جونشون رو در این راه گذاشتند موفق و پیروز باشید[/quot
سلام،پس راه تصرف روستاها را یاد گرفتیم.

avrinasal نوشته شده:

aliakbar نوشته شده:با سلام
عجب خاطره اي بود! نميدونم شما وقتي اين موقعيت براتون پيش اومد چقدر تجربه داشتيد كه از پسش بر اومديد من كه البته تازه امسال شروع كردم نميدونم اگه اين اتفاق واسه من پيش ميومد چكار ميكردم؟
اگه ميشه بيشتر اين خاطره رو باز كنيد و به من تازه كار ياد بديد كه تو اينجور مواقع چكار بايد كرد؟ شما چقدر دود روشن كرديد براي اونهمه زنبور؟!
در ادامه بگم كه من خودم امسال 30-40 تا نيش همزمان خوردم ولي خدا رو شكر چيزيم نشد. يكي از عوامل تاثير گذار در كاهش اثر نيش, نيش خوردن مداوم و تدريجي به مرور زمان هست كه بدن رو در برابر نيش مصونيت ميده ولي نيش براي تازه كارها يا كساني كه زنبوردار نيستن خيلي ميتونه خطرناك باشه و اينرو هم بدونيم كه افرادي كه سالانه در جهان بر اثر نيش زنبور ميميرند بيشتر از كساني است كه بر اثر نيش مار ميميرند. نيش باعث ميشه رگها گشاد شده و همين امر باعث اين ميشه كه فشار خون پايين بياد. تو بيمارستان هم معمولا دو نوع امپول ضد حساسيت و ضد التهاب تزريق ميكنند.

با سلام دوست عزیز من اون موقع لااقل 6 سال تجربه داشتم ولی نگاه کنید اونجا خدا بهم کمک کرد و خودم نیز در شرایطی بودم که مجبور بودم تنهایی همه کار رو بکنم چون همه از نیش زنبور در رفته بودنند من کیسه های شکر رو پاره کردم و دور پاهام و بدنم بستم یعنی اون قدر وضعیت بد بود که نمیشود صبر کنی اهل یه ده ریخته بودنند کوه ودشت زنبور داشت تلف میشود چون کسی رو گیر نیاوردم مجبور شدم تنهایی همه کار کنم تازه راننده کامیون رو به قدری نیش زده بودنند که بیچاره در رفته بود و فرداش اومد ما با تراکتور کامیون رو جا به جا کر دیم در حالی که اثری از راننده نبود من توصیه ام اینه که سعی کنید علاج واقعه رو قبل از وقوع انجام بدید مدیریت خوبی داشته باشید همیشه در نقل و انتقال شرایط ایمنی رو رعایت کنید تا خدایی ناکرده چنین حوادثی براتون پیش نیاد من در این چند سال زنبورداریم حوادث و اتفاقات زیادی رو تجربه کردم و همیشه سعی میکنم دیگه چنین اتفاقاتی رو تجربه نکنم و یه توصیه دیگر که دارم سعی کنید که در هنگام بازدید از کندوها هم حتما لباسو کلاه ایمنی بر تن داشته باشید لختی بازدید کردن از زنبورها افتخار نیست افتخار مدیریت خوب زنبورستان هست چون هر لحظه احتمال و قوع حادثه وجود دارد موفق و سرببلند باشید

سلام اقای اصغر پور
من شرمنده ام که اینو میگم ولی شما چه زنبورداری هستین که موقع کوچ لباس کامل همراهتون نبوده ؟ معمولا زمان کوچ زنبوردار 3 یا 4 دست لباس کامل زنبورداری و دستکش ضخیم پلاستیکی همراهش داره اتفاق هر لحظه ممکنه بیفته .

با سلام قابل توجه دوست عزیزم لباس زنبورداری هم داشتم ولی خدا نکنه کسی تو اون موقعیت قرار بگیره زنبور از لباس هم میگذره کلاه رو جویده بودند چه برسه به لباس تازه اونم شانس بیاری که لباسات پاره نشه خالی کردن یه شش چرخ زنبور کار هر کسی نیست من الانش با کارگر هم نمیتونم. اون موقع ادم یه نیروی دیگه ای داره من همیشه حواسم جمع است ولی میبینی سهل انکاری یکی دیگه باعث وقوع چنین اتفاقاتی میشه انشاالله که هیچ وقت هیچ مشکلی براتون پیش نیاد این خاطره رو گفتم که حواستون جمع باشه زنبور میتونه کشنده هم باشه چون تنها جانداری هست که اهلی نمیشه من زیاد میبینم که زنبوردار ها این مسائل رو جدی نمیگیرند حادثه از قبل خبر نمیکنه موفق و پیروز باشید

باسلام قدرت تحمل نیش زنبور در افراد متفاوت می باشد در بعضی باعث ایجاد حساسیت شدید می شود وممکن است با خوردن یک نیش با کمتر از یک ساعت وقفه در رساندن بیمار به مراکز درمانی بیمارجان خود را از دست بدهد ودر افراد دیگر که با این شغل سروکار داشته وتعداد نیش زیادتری خورده اند حساسیت کمتری از خودنشان داده وطوری نشود زیرا در صورت نیش خوردن به دفعات بدن شخص مصونیت پیدا کرده ونسبت به نیش های که میخورد مقاوم میگردد یا اینکه بهتر است بگویم خون افرادی که به دفعات زیاد نیش خورده اند اشباع می شود وپادتن ساخته شده در بدن آنها همیشه وجود داردوزهر حاصل ازنیش زنبور را تحویل نمی گیرد.

avrinasal نوشته شده:با سلام قابل توجه دوست عزیزم لباس زنبورداری هم داشتم ولی خدا نکنه کسی تو اون موقعیت قرار بگیره زنبور از لباس هم میگذره کلاه رو جویده بودند چه برسه به لباس تازه اونم شانس بیاری که لباسات پاره نشه خالی کردن یه شش چرخ زنبور کار هر کسی نیست من الانش با کارگر هم نمیتونم. اون موقع ادم یه نیروی دیگه ای داره من همیشه حواسم جمع است ولی میبینی سهل انکاری یکی دیگه باعث وقوع چنین اتفاقاتی میشه انشاالله که هیچ وقت هیچ مشکلی براتون پیش نیاد این خاطره رو گفتم که حواستون جمع باشه زنبور میتونه کشنده هم باشه چون تنها جانداری هست که اهلی نمیشه من زیاد میبینم که زنبوردار ها این مسائل رو جدی نمیگیرند حادثه از قبل خبر نمیکنه موفق و پیروز باشید

من هم در زمان تخلیه یک کامیون به این مصیبت گرفتار شدم یک کندو از دستمان خورد زمین و از هم پاشید.....روتون گلاب تا یک هفته کبد و کلیه هام 4 شیفت کار میکردن ولی باز هم رنگ ادرار ادم از زرد چوبه خالص زردترهبالای 200 تا نیش خوردم...
در یه همچین مواردی فقط مایعات شیرین که با عسل درست شده را به میزان فراوان مصرف کنید

اقای اصغر پور واقعا دل داشتید تو اون موقع.
من از ی دوستم یاد گرفتم ک تو همچین موقع هایی باید چیکار کرد.
بزارید تا براتون تعریف کنم:
تو یکی از روستا های استان یزد ک اسمش یادم رفته ی زنبورداری بود ک تمام عسلش تغذیه ای بوده و فقط زنبوراش با تغذیه شکر پرورش یافته بودن بوده.
ک این زنبور دار برای مدت ی ماه از اونجا میره و میره مسافرت .بعد مدت 2 هفته ک دیگه زنبورا از نبود تغذیه میخوان بمیرن.
همشون ب صورت وحشت ناک و عصبانی ب مردم روستا حمله میکنن.
ک مردم پا ب فرار میزارن و ب نیروی انتظامیو و اتش نشانیو....و خود زنبوردارم زنگ میزنن ولی.زنبوردار ک 100 ها کیلومتر اون ور تره داره تفریح میکنه.
خلاصه ک از دست اتشنشانی و مردم کاری برنمیاد.ب چندتا از زنبوردارا زنگ میزنن و اونارو اعزام میکنن ک دوست ماهم توشون بود
بعدش این رفیق ما اینقد حول شده بود ک ن کلاه ن لباس باخودش نمیبره.
میره اونجا با زنبوردارای دیگه هر کاری میکنن ک ارومشون کنن اروم نمیشن.
یهو این دوست ما ی فکری میزنه کلش اونم این بود
ک رفت شلنگ اب اتشنشانی رو اورده بود و مث بارون گرفته بود رو سر زنبورا ک این کارش باعث شده بود
ک زنبورا احساس کنن داره بارون میاد و ب داخل کندوشون برن
وازین طریق زنبورارو اروم کرده بودن و اونارو داخل کندو کرده بودن درشم بسته بودن
بعدش این دوست ما بخاطر اینکه نیش زیادی خورده بود چند روزی راهی بیمارستان شده بود
تازه سن زیادیم نداشت 16 سالشه.
کاربر همین سایتم هست.

واقعا ک روش بسیار خوبی رو اجرا کرده بود
منم گهگاهی ک زنبورام قاط میزدن از این راه استفاده میکردم.نتیجه هم گرفتم.

سلام
من که با هم بیشتر از 20 تا نیش نخوردم و با توجه به اینکه ادم بد خوابی هستم انگار مسکن بهم میزنن خواب بعد نیش خوردن خیلی حال میده. تو نقل و انتقال کندوهامم کسی رو با خودم نمیبرم چون به دردسرش نمیارزه تو چند شب کوچ میدم تا هم اذیت نشم و هم تلفات ندم البته ماشین مال خودمونه و در طول سال یه کوچ داریم.

دامادمون یک زنبور دقیقا نوک انگشتشو نیش زد در ظرف 1دقیقه تمام بدنش کبود شد تا رسوندیمش درمانگاه به حالت بیهوشی درامد

با سلام من خودم به نیش زنبور عسل حساسیت ندارم ، پارسال منو خیلی نیش زدند ولی امسال منو اصلا نیش نزدند نمی دانم علتش چیست .